علم كیمیا را به من آموختند در کتاب « لاله ای از ملکوت » به نقل از شيخ جعفر مجتهدی آمده است: « زمانی كه در مشهد مقدس سكونت داشتم اطلاع پیدا كردم، سیدی از اولاد حضرت فاطمۀ زهرا ( سلام الله علیها ) در كنار خیابان چادری زده و با اهل و عیال خود در آن زندگی می‌كند. با شنیدن این خبر قرار و آرامش از من سلب شد. بعد از تفحص از علت این واقعه متوجه شدم كه این سید یك سال است به علت عدم توانایی مالی نتوانسته است اجاره‌اش را پرداخت كند و صاحب خانه او را بیرون كرده است و او به ناچار در كنار خیابان چادری زده و در آن زندگی می‌كند. پس از اطلاع از این مطلب فوراً به سراغ صاحب خانه رفته و اجاره‌ای كه عقب افتاده بود را پرداخت كردم آنگاه منزلی به مدت یك سال اجاره نموده و هزینۀ یك سال اجاره را جلوتر پرداخت كردم، سپس نزد آن سید رفتم و كلید خانه را به او تحویل دادم و گفتم این خانه از طرف حضرت رضا ( علیه‌السلام ) می‌باشد و اجارۀ آن تا یك سال پرداخت شده و بعد از آن هم خدا بزرگ است فقط خدا می‌داند در آن روز چقدر آن سید خوشحال شد، به طوری كه از فرط خوشحالی به شدت اشك شوق می‌ریخت. همان شب در عالم خواب خدمت حضرت رضا ( علیه‌السلام ) مشرف شدم و آن جناب به پاس اینكه دل سیدی از اولاد پیامبراکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را به دست آورده ‌بودم بسیار به من محبت كرده و علم كیمیا را به من آموختند. » همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم @razmandejangenarm3