از سنگها صدا در آمد، اما از این دو قماش صدا در نیامد! 🇵🇸داستان کوتاهِ یک سنگ! من گوشه‌ ای بیکار مانده بودم، دیدم دستان کوچکی مرا می‌ برد! وقتی دیدم تنها وسیله ی دفاع از کودک فلسطینی شدم از جهتی خوشحال و به دلیلی دیگر ناراحت بودم؛ خوشحال از این که مدافع یک کودک مظلومم و ناراحت از این که در مقابل گلوله، منِ ناچیز شرمنده کودک فلسطینی‌ ام کارایی ندارم. ✍محمد جعفری 📎 📎 📎 📎 ┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈ 🌐 🌐 ┏━━  °• 🍃 •° ━━┓ 💠🇮🇷💠 راز موفقیت 👇 ✅ @razmovafajh ┗━━  °• 🍃 •° ━━┛