ادامه [صفحه۲] 🔸صابر الله دادیان سپس از صغری که در حوزه کودکان کار فعال است، پرسید: چرا پایان کار را دوست داری؟   🔸صغری جواب داد: چون این حس را به من داد که این بچه درونش پاک است و گویی دارد آینده خود را می‌بیند و وقتی به میان افراد دیگر می‌رود انگار گم می‌شود و این سؤال را ایجاد می‌کند که چرا این بچه گم می‌شود؟ به این خاطر از آخر کار خوشم آمد. اگر این فیلم را از نگاه یک بچه ببینید که انگار یک بچه دارد دنبال این افراد می‌رود واقعاً زاویه دوربین درست است.   🔸سجاد صفار هرندی در ادامه عنوان کرد: از جایی از کار که کلیشه شکنی اتفاق می‌افتد این کار تبدیل به یک اثر جدی می‌شود. تحلیل رایج این بچه‌ها را قربانی می‌بیند اما شما در این کار دارید می‌گویید که این بچه‌ها قهرمان هستند. این نقطه قوت کار است. اما همین نقطه قوت در انتهای کار تبدیل به پاشنه آشیل کار می‌شود. این‌که تلاش و کمک این کودک به خانواده خود قهرمانانه و زیباست نباید باعث شود که تصور کنیم این موقعیت مسئله نیست. این بچه‌ها در جای درستی نیستند و نباید باشند هرچند او دارد در این شرایط قهرمانانه عمل می‌کند. در بخشی از کار هم می‌بینیم که وقتی از دختر می‌پرسد که دوست داری کار کنی یا درس بخوانی، واضح است که پاسخ او چیست.   🔸سید حسین شهرستانی در ادامه گفت: با توجه به اوضاعی که پیش روی‌مان داریم و خیلی بارقه امیدی هم وجود ندارد، این دست افراد که فکر می‌کنیم استثنا هستند بیشتر می‌شوند. نمی‌خواهم عادی‌سازی کنم و نگاه جبرگرایانه ندارم اما این وضعیت ناگزیر است و ادامه هم پیدا می‌کند. این‌که ما این‌ها را استثنا نشان دهیم هم برای خودشان آسیب‌زاست و هم چون نمی‌توانیم این وضعیت را ترمیم کنیم موجب می‌شود بین مردم و این‌ها یک دوری‌گزینی اتفاق بیفتد. فکر می‌کنم در مستند هم همین را می‌خواهید بیان کنید که این‌ها یک سری استثنا نیستند که از ما دور باشند بلکه سعی کنیم آسیب‌هایشان را کم کنیم. این مخالف نکته آقای صفار است و ما باید این‌ها را بپذیریم و این‌ها هم احساس کنند که بخشی از جامعه هستند. البته نمی‌خواهم نگاه جبرگرایانه و این‌که دولت وظیفه‌ای ندارد را بیان کنم.   🔸وحید یامین‌پور سپس عنوان کرد: برخی کشورها این افراد را کلاسه کرده‌اند و به آن‌ها شماره بیمه می‌دهند، صنف و سندیکا دارند و به این‌گونه تلاش دارند این مسئله را حل کنند که می‌گویند این‌ها را به رسمیت می‌شناسیم. در نتیجه این‌ها این حس استثنا بودن را دیگر ندارند. ممکن است یک مستند بیاید و به حکمرانی ما کمک کند تا چیزی را به رسمیت بشناسد.   🔸در ادامه احمدرضا بلیغ، تهیه کننده اظهار کرد: وقتی قرار شد این کار برای شبکه 3 ساخته شود یک چالش برای کار ایجاد کرد. شبکه 3 مانند شبکه مستند نیست که قشر مستندبین بخواهند این کار را ببینند. پس باید در نظر می‌گرفتیم که عموم مردم می‌خواهند آن را ببینند و باید برای آن‌ها جذاب باشد. چالش بزرگ‌تر این بود که قرار بود در صداوسیما پخش شود. لوکیشین‌ها و سوژه‌های زیادی را بررسی کردیم. اما این چالش که آسیب یعنی سیاهی و سیاه نمایی نکنیم به طوری که برای عموم مردم حرفی داشته باشیم و آن‌ها را همراه کنیم باعث شد که خیلی محدودیت‌ها برای کارمان ایجاد شود. ما مستقیماً با مردم داریم گفتگو می‌کنیم و تم کلی هم تم مسئولیت اجتماعی است.   🔸سید حسین شهرستانی سپس گفت: درباره پرسش مهم آقای یامین‌پور درباره این‌که این سیاست چطور باید اتخاذ شود به نظر من چهره و واقعیت این بچه‌ها باید عادی‌سازی شود. نکته آقای صفارهرندی هم نکته درستی است. این موقعیت، موقعیت درستی نیست. یعنی یک وجه دلسوزی برای این بچه‌ها این است که آن‌ها را از موقعیت عجیب‌وغریب و ناشناخته و متهم بیرون بیاورد. اما به این معنا نیست که این وضعیت را به رسمیت بشناسد. این آدم را باید به رسمیت بشناسد اما نه وضعیت آن‌ها را. چون این‌ها می‌توانند در وضعیت بهتری باشند. لذا مسئولیت حاکمیت نباید سلب شود. 🔸وی افزود: این‌ها سرشار از استعدادند و مثل همه ما توانمندند. توانسته‌اند گلیم خود را از آب بیرون بکشند و روی پای خودشان بایستند اما این مسئله از آن طرف مسئولیت اجتماعی را هم کم نمی‌کند. درباره پایان‌بندی کار که صدای اذان پخش می‌شود باید توجه کنیم که صدای اذان یک صدای شایعی است که در طول روز در شهر پخش می‌شود و یک افکت صوتی بر روی کار محسوب نمی‌شود. صغری خانم هم نکته جالبی گفت که به صدای ساز و آواز ما نگاه نکن بلکه این صدای درون ماست و این پاکی این بچه‌ها را نشان می‌دهد.   🌍 rcica.ir ♨️ @rcica