💢الا یا ایهاالساقی ادر کأسأ ونا ولها که عشق آسان نمود اول... ✅ تازه عقد کرده بودیم 💑، همسرم رو دوست داشتم، اما تو دوران شیرین عقد😍 که یکی از بهترین دوره های زندگیه هر آدمیه به یه مشکل خورده بودیم و کاممون تلخ شده بود😢! همسرم آدم مذهبیه، میگفت دلش نمیخواد جشن عروسی بگیره، کلأ با بزن و بکوبش و اون طرز لباس پوشیدنا و خرجای اضافه و بریز و بپاش مخالفه...اما خانواده ی من میگفتن مگه میشه عروسی نگیریم؟! ما آرزو داریم دخترمون رو تو لباس عروس ببینیم😍 گذشته از اون مردم چی میگن؟😰 اونا با هم یکی به دو میکردن و منم این وسط حیرون مونده بودم😨، نمیدونستم باید چی بگم؟😐 خودم دلم میخواست عروسی بگیریم راستش😌 ،فکر پوشیدن لباس عروس👰 از همون بچگی منو به وجد می آورد😊...از فکر یه شب به یاد موندنی که من عروسش بودم انگار قند تو دلم آب میکردن🙂🙃! اما حالا همه چیز داشت به هم می ریخت😢 با این اختلاف نظری که پیش اومده بود همه چیز داشت از هم می پاشید😰 کار داشت به جایی می رسید که اگه یه حرکت درست نمیکردم باید بار مطلقه بودن رو به دوش میکشیدم!😔 ترسیدم😰...نشستم با خودم فکر کردم.... من واقعأ چی میخوام؟🤔 یک عمر زندگیه آروم با مردی که دوسش دارم؟ یا از دست دادن همون مرد به خاطر یک اختلاف نظر؟! چیکار کنم خدایا؟😭 تصمیم گرفتم با یکی از دوستان آگاهم راجع به این موضوع مشورت کنم. او ایده ی خیلی قشنگی به من داد😍 گفت ببین مگه تو همسرت رو با آگاهی از خصوصیاتش انتخاب نکردی؟مگه نمیگی با همه ی این خصوصیات دوستش داری؟ خب ایشون آدم مذهبیه، بیا همونجور که او دوست داره جلو برین، با هم برید مشهد🕌 بعد که برگشتین ولیمه سفرتون رو بدید، به این بهونه همه دور هم جمع میشن، تو هم یه لباس زیبا بپوش و عکس هم بگیرین که یادگار بمونه براتون از شروع زیبای زندگی مشترک💑 راه حلش مثل آب روی آتیش آرومم کرد😌 امروز از اون روزا دوسال میگذره... خدایا شکرت که راه حل این مشکلی که فکر میکردم چاره نداره رو گذاشتی پیش پام....🙏 خدایا شکرت به خاطر آرامشی که الان کنار همسرم دارم...🙏 خدایا شکرت به خاطر خانوادم👨👩👧 🙏 ......که عشق آسان نمود آخر. 📷 yon.ir/ZhNIV ____ ✊️نهضت مردمی ممانعت از جنگ باخدا 📡 @reba_ir