📝بازتولید «اسلام سرمایهداری» در ایران امروز
🖊مجتبی_نامخواه
🔺سیاستنامه ادعا کرده در حوزهی سیاستگذاری اقتصادی پیامبراسلام[ص] یک کاپیتالیست رادیکال است،
🔺به تعبیر شهید مطهری: «ماتریالیسم در عصر ما- خصوصاً در كشور ما- جامهی منطق را از خود دور كرده و به سلاح «تبلیغ» مجهّز شده است؛ از این رو ابایی ندارد كه علل گرایشها و اعراضها از مادّیگری را به گونه ای دیگر كه با هدفهای از پیش تعیین شدهی سیاسی و اجتماعی منطبق باشد، توجیه و تفسیر نماید... كوشش دارند از راه تحریف شخصیّتهای مورد احترام، اذهان را متوجّه مكتب و فلسفه ی خود بنمایند.»
🔺موتور محرکهی کاپیتالیزاسیون در ایران نه این کمدیهای سرمایهداری، که کنشها و تراژدیهای غمباری است که «باجناقها» در نظام دیوانسالاری رقم میزنند.
🔺بررسی مواجهه با التقاط و تطورات و صورتهای مختلف آن نشان میدهد، همواره نسبت به التقاط چپ (روشنفکری)، حساسیت بیشتری نسبت به التقاط راست (منورالفکری) وجود داشته است.
🔺چپگراهای ناتمام دیروز، امروز منورالفکر و راستگرا شدهاند. ... روشنفکری چپگرا در آخرین دوران خود به «دلالی» میرسد و به لیبرالیسم متأخر(کاپیتالیسم) خدمت میکند
🔺در پروژه کاپیتالیزاسیون، عدالت اجتماعی به طور کامل نفی شده و سرابی خوانده میشود که ارزشهای تمدنسازی همچون آزادی را نابود میکند. هر گونه عدالتخواهیای در این تفکر نفی میشود
🔺کاپیتالیزاسیون، فقه سنتی را مروج اقتصاد آزاد میداند و حتی با بازتولید و بلکه ترجمهي سرزنشهای هایک نسبت به روحانیت مسیحی، در مورد روحانیت شیعه، امثال شهیدان مطهری، بهشتی و صدر را به «سوسیالیزه کردن فقه شیعه» متهم میکند. روی دیگر نسبت دادن «سوسیالیزه کردن فقه شیعه» به طالقانی، مطهری، بهشتی و صدر، دفاع از آراء اقتصادی کسانی است که آنها را مجتهد سنتگرا میخوانند؛ شخصیتهای امثال احمد آذری قمی.
🔺نه فقط با سنتیهای مقدسمآب مشکلی ندارند بلکه به آنها علاقهی وافری هم دارند.... اگر دیروز چپزدههای شرقگرا (روشنفکران انقلابی) امثال مطهری و بهشتی را دگری خود، بورژوا و راستگرا میدانستند؛ امروز راستزدههای غربگرا (منوالفکران محافظهکار) به امثال مطهری و بهشتی بر چسب سوسیالیزه کردن فقه و فکر دینی میزنند.
🔺البته دست به اسحله نمیبرند. چرا که بر خلاف روشنفکران چپ و همچون منوالفکران اولیه، در عالیترین و مؤثرترین مناصب دیوانسالاری قرار دارند. روشنفکران مارکسیستی از آنجا که «اجتماعی» بودند، تروریسمشان در کف خیابان بروز و ظهور داشت. منورالفکران کاپیتالیستی اما دیوانسالاران مسلط بر میدان اقتصاد هستند و تروریسمشان هم یک «تروریسم اقتصادی» خواهد بود.
🔺در پروژه لیبرالیزاسیون با صراحت تمام با فقه مقابله میشد؛ احکام فقه غیر اخلاقی و در مغایرت با عقل خوانده میشد. پروژه کاپیتالیزاسیون اما در عوض سودای مقابلهی رادیکال، تعامل با فقه را در دستور قرار میدهد. بدین ترتیب یکی از مهمترین دستاوریزهای کسانی که پیامبر اکرم(ص) را «کاپیتالیست رادیکال» میخوانند؛ بخشهایی از خود فقه است. آنها مدعی هستند مطابق آموزههای فقهی حاکم حق قیمتگذاری ندارد.
🔺روح اقتصاد بازار تفوق بازار بر جامعه است در صورتی که روح فقه شیعه بازار را ذیل مصالح اجتماعی مطرح میکند. اگر دیروز مارکسیستها در صدد بسط نوعی ماتریالیسم در سطح جامعه بودند، اگر تا چندی پیش لیبرالیستها در صدد ترویج اباحهی سیاسی و فرهنگی در جامعه بودند، امروز کاپیتالیستها در صدد تفوق نظم بازار و سرمایهداری بر جامعه هستند.
🔺آنها حجابی از مفاهیم دینی بر هنجارهای کاپیتالیسم میکشند؛ حجابی که تبلیغ (پروپاگاندا) را برایشان ممکن میسازد. متحجران و محافظهکاران سنتزدهی متأثر از آنان اما با سکوت و یا حتی سوءبرداشتهاشان نقش به مراتب مؤثرتری در رفع موانع فراروی اسلام سرمایهداری و حتی بازتولید آن دارند.
🔺ترویج اسلام سرمایهداری به جز گریز مروجان از سابقهي چپ خود، محصول شکلگیری یک طبقه مرفه جدید است که از رانت نفتی برخاسته و به لحاظ اقتصاد سیاسی، آیندهی درآمدی خود را در فروش بیشتر نفت خام و وارادات هر چه بیشتر میجوید. این «باجناقها» و سرمایهداری باجناقی است که ترویج این افکار را ممکن و به بسطشان کمک میکند، نه بالعکس.
🔺امام خمینی کوشش فراگیری داشتند که در کنار تحجر، اقسام تجددزدگی شامل شرقزدگی و غربزدگی را به مثابه دگری انقلاب اسلامی ثبت و شرح کرده و ثبات بخشند. در همین راستاست که ایشان بر نقش ضدسرمایه داری انبیاء تأکید داشتند: و بر همین اساس یکی از مهمترین مسئلهها و مسئولیتهای «علما، فقها و روحانیت» را این میدانستند که به طور توأمان با سیاستهای اقتصادی سرمایهداری و اشتراکی مقابله کنند
متن کامل👇
http://yon.ir/2ldyV
___
✊ نهضت مردمی ممانعت از جنگ با خدا
@reba_ir