بچه های حشد الشعبی و فاطمیون، محسن را جابر صدا میزدند .. به خاطر بخشندگی که داشت.دوست نداشت غذایش را تنها بخوردو سعی میکرد بارزمنده های عراقی و افغانی کنار هم باشند. برایشان دلسوزی میکرد. خیلی هوای شان را داشت. از خوراکی هایی که داشت بهشان می داد و برایشان مثل برادر بود .اصلا فکرنمی کرد از سه تا کشور هستیم. همه را رزمنده می دانست درمقابل جبهه کفر....' @refaghat_shahadat