🗞شهید مدافع حرم سید علی زنجانی به روایت همرزمان؛ 🔻یکی از رزمنده‌ها می‌گفت: توی دوره آموزشی همراه با سید بودم. یه‌بار شب‌نشینی داشتیم. هم‌نشینی با آقا سید اون‌قدر صفا داشت که تمام همّ و غم‌ات رو از بین می‌برد ... 🔸سید باصفا بود و مشتی؛ از صفا و صمیمیتش هر چی بگم، کم گفتم. شوخی‌ها و صحبت‌هاش، رفتار قشنگش ... در یک کلام اون‌قدر باهات گرم می‌گرفت که انگار سال‌ها باهات رفیق بوده ... 🔹بعد از مدتی بگو و بخند، لحنش جدی شد و شروع کرد حرف‌های مفید و علمی زدن. انگار می‌خواست شب‌نشینی‌مون خالی از حرف‌های خداپسند و پُرثواب نمونه. حرف‌های علمی و عمیقش هم جذاب بود. دلت می‌خواست با تمام وجود بهش گوش بدی ... 🔸بالاخره شب‌نشینی تموم شد و بچه‌ها رفتند برای استراحت. من هم خوابیدم. نیمه‌شب از خواب بیدار شدم؛ دیدم سید ایستاده به نمازشب و سوزناک گریه می‌کنه ... 🔺آقا سید علی یه رفیقِ تمام عیار بود؛ مصداق واقعیِ شیرِ روز و زاهدِ شب ... ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin