14.47M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
ابراهیم پدر و مادری داشت پیر و فرتوت هر هفته شبهای جمعه به رسم ادب یکی از آنان را به نوبت بر دوش خود به زیارت امام حسین علیه السلام میبرد اگر چه در این راه بسیار اذیت میشد این شب جمعه موصوف پدر را به زیارت برد اما در بازگشت مادرش به او گفت ابراهیم پسرم به دلم برات شده ک‌هفته دیگر در دنیا نخواهم بود بیا و‌مرا هم همین هفته به زیارت مولا و آقایم امام حسین  علیه السلام ببر و‌ابراهیم که از شدت درد کمر رنج میبرد به رسم ادب مادر را بر دوش گرفته و راهی حرم میشود و‌در مسیر از شدت درد به نجوای با امام مشغول میشود که آقا آیا این خدمت را از من قبول میکنی آیا این خدمت جبران گوشه ای از زحمات مادرم خواهد بودآیا و مادرش نیز ارام بر دوش ابراهیم و در بیخ گوش فرزند  اینگونه با خدای خویش راز میگوید که :الهی امام حسین جواب این زحمت و خوبی تو را بدهد مادر ابراهیم مادر بر دوش وارد حرم شده و در مقابل مضجع شریف عزیز دل فاطمه سلام الله علیهما میگوید: السلام علیک یا ابا عبدالله اما همه آنهایی که در حرم بودند به گوش خود میشنوند که از داخل ضریح مطهر صدایی بس دلنواز پاسخ میگوید: علیک السلام یا ابراهیم از این پس برخی علما و بزرگان و مردم در حرم به انتظار ابراهیم مینشستند تا وارد شده و سلام دهد و جواب امام را بشنوند و به همین او را ابراهیم مجاب یعنی اجابت شده از سوی آقا نامیدند. سالهای بعد هم که ابراهیم از دنیا رفت به هدایت امام حسین علیه السلام در محل فعلی به خاک سپرده شد و اینک هر کس از تل زینبیه وارد حرم شود لاجرم ۲بار ابراهیم را زیارت خواهد کرد. بـا مــا همــــ🌹ــراه باشــیـد در کـانال رکــاوَنـد@rekavand_c🌹