روزی که ادیسون روازمدرسه اخراج کردن به اون نگفتند وبرگه یی بهش دادن که به مادرش نشون بده..
وقتی مادرش نوشته داخل اون برگه روخوند به ادیسون گفت که معلمت پیغامش اینه که پسرتو یه نابغس وما توانایی تدریس اون رونداریم.ولی تونگران نباش پسرم خودم اینکارومیکنم..
سال هابعد ادیسون بعدازمرگ مادرش توجعبه خاطرات اون برگه رودید که نوشته بود:پسرشما یک احمقه و مدرسه ماجای احمقهانیس..
مواظب افرادی که باهاشون هم صحبت وهمکلام هستین باشین گاهی با یک حرف میتونن مسیرزندگیتونوتغییر بدن👌💯
@bavarchannel