فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاری از ؛ 🎞 | سیره و روش رفتاری شهید احمد کاظمی با همسر و فرزندانشان 🔺 ساعت 10شب بود که زنگ در به صدا در آمد. مادرم باچادر گل دار سفیدش در را باز کرد وگفت:(خسته نباشی حاج اقا)...چهره ی مهربان و قامت مردانه ی پدر در چارچوب در ظاهر شد ک نامه وکاغذهای فراوانی در دست داشت کفش هایش را دراورد و باخنده گفت:(خیلی مخلصیم...خیلی چاکریم حاج خانوم...) نامه ها را روی روزنامه ای پهن کرد و بد از شام ونماز مشغول رسیدگی ب نامه های اداری بود ک صدایمان کرد(بچه ها پاشید بیایید دور هم باشیم...) درعین حال ک نامه هارا برسی میکرد عینک مطالعش را روی چشمانش قرارداد و گفت:(خب از مدرسه بگید برامون،درسا چطوره؟،راسی باباجان امتحانتو خوب دادی؟سخت ک نبود؟) سپس با لبخندادامه داد:(فردام تکلیفامونو انجام بدیم تموم شه هم شما و هم من که پس فردا ک جمعس روز نوکریه حاج خانومه تو هرچی ک امر کنن..بدشم میریم هرجا ک شما بخواید) سپس برادر کوچکم را بوسید و با حالت شیطنت کودکانه گفت:(اون دوچرخه ام ک ب شما قول دادم جایزه ی نماز خوندنت فردا تو حیاطه ولی منم سوارش بکنیا...) هیچگاه با وجود مشکلات و کارهای مداوم در خانه خسته و بی انرژی نبود.شوخی ها و مهربانیش آرامش بی بدیل را برایمان مهیا ساخته بود..و سرانجام مهر پدرانه اش،مسیر سجده ی عشق ب پای معبود را برایش رقم زد.... موشن گرافیست: مهاجر ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Resane_noor @rahianenoor_news