⬛ بین شعله های آتش یاد اهل و عیال جدّ غریبم افتادم... مفضل بن عمر گوید: ابو جعفر منصور (خلیفه عباسى) به حسن بن زید که از طرف او والى مکه و مدینه بود، پیغام داد خانه جعفر بن محمد عليهما السلام را بسوزان. او به خانه امام آتش انداخت و به درب خانه و راهرو سرایت کرد، امام صادق علیه‌السلام بیرون آمد و در میان آتش گام برداشته راه میرفت و میفرمود: أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ الثَّرَى أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ منم پسر أعراق الثرى (لقب حضرت اسماعیل علیه‌السلام). منم پسر ابراهیم خلیل اللَّه (که آتش نمرود بر او سرد و سلامت شد). 📚الکافی ج١ص٣۶٧ ◼️يكى از شيعيان مى گويد: يك روز بعد از آتش زدن خانه امام صادق(عليه السلام) در مدينه به محضرش رفتم، ديدم بسيار غمگين است، و اشك از ديدگانش بر صورتش مى ريخت، عرض كردم: «چرا ناراحت و گريان هستى؟» فرمود: «وقتى كه روز قبل آتش در دالان خانه ام زبانه كشيد، با اينكه من در خانه بودم، ديدم بانوان خانه ، شيون زنان براى حفظ جان خود از آتش، از اين سو به آن سو مى دوند، به ياد ترس و هراس اهل بيت جدم امام حسين (عليه السلام) افتادم كه در روز عاشورا، دشمن به خيمه هاى آنها هجوم كرد، در حالى كه منادى دشمن فرياد مى زد، خانه ظالمان را بسوزانيد.» 📚 کرامات و مقامات امام صادق علیه السلام ص١٠٣