۲. او تمامی ثروتش را مصروف خدمات اجتماعی و فرهنگی کرد. خدمات فرهنگی و اجتماعی شالچیلار عبارت بود از: مدیر عاملی شرکت تعاونی هماهنگ، عضویت در هیئت مؤسس و ریاست هیئت مدیره گروه های فرهنگی نبوی و قائم، عضو هیئت مدیره جامعه تعلیمات اسلامی، عضویت در هیئت مدیره گروه های فرهنگی قدس و علوی. او در اداره مدرسه جعفری نیز نقش اساسی داشت؛ و شرکت سهامی تولیدی و صنعتی قائم را بنا نهاد. وی از دوستان مرحوم علامه کرباسچیان به حساب می آمد و از جمله کسانی است که به مدرسه علوی کمک های مالی زیادی می نمود. او مسئولیت کمک به دانش آموزان فقیر علوی را بر عهده داشت و بر اساس معرفی مرحوم علامه، هزینه تحصیل دانش آموزان فقیر را تأمین می کرد. او هیچگاه ازدواج نکرد و تمام سرمایه و ثروت خویش را صرف محرومین و مساکین کرد. عبدالله مهدیان به یاد دارد؛ در محله آب منگل برای تحصیل دختران دبیرستان نبود، نزدیک ترین دبیرستان به آنجا در خیابان ایران بود. لذا دختران یا از ادامه تحصيل باز می ماندند، یا دچار زحمت و مزاحمت می شدند. مرحوم شالچیلار به همراه چند نفر دیگر توانستند با جلب کمک های خیّرین، برای دختران مدرسه ای بسازند. مهدیان می گوید: او آدم خاصی بود، به آهن ربایی می ماند که روی زمین براده ها را به خود جذب می کند، منتظر نمی ماند تا آنها به او مراجعه کنند، بلکه خود به سراغ آنها می رفت؛ می گشت و می گشت نیازمندان و فقرا را پیدا و به مشکلات آنها رسیدگی می کرد. ماشینش را در گوشه ای از شهر پارک می کرد و سوار اتوبوس می شد و با مردم کوچه و بازار هم کلام می گردید تا سر از گرفتاری‌هایشان در آورد. بعد گرفت و گیرشان را حل می کرد. دفترچه ای داشت از نام و نشانی فقرا و دردمندان، که به سراغشان می رفت و به آنها دارو، زغال، مواد غذایی، پتو، لباس و ... می رساند. مهدی شالچیلار در سال ۱۳۴۵ - ۱۳۴۴ به دلیل چاپ و نشر کتاب کشف الاسرار امام خمینی چندبار به ساواک احضار شد. او سرانجام به سرطان ریه مبتلا گردید و در فروردین ۱۳۴۸ با انبوهی از درد دردمندان و دغدغه محرومان دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت؛ در حالی که هنوز چشمان بسیاری منتظر دستگیری ها و کمک های او بودند. برای وی در حسینیه ها و مساجد زیادی مجلس ترحیم و فاتحه خوانی گرفته شد. در مجلس ختم وی در مسجد ارگ حدود ۱۵۰۰ نفر شرکت کردند. آماری که در آن زمان کم نظیر بود. علما و شخصیت های فرهنگی و سیاسی چون حضرات آیات سید احمد خوانساری، محمد تقی آملی و آقایان محمد تقی فلسفی، آیت الله سید محمود طالقانی، علی گلزاده غفوری، شهید حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ فضل الله محلاتی، شهید حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد باهنر، سید هادی خسروشاهی، عباسعلی اسلامی، علی اصغر مروارید، هاشمی رفسنجانی، شهید آیت‌الله مرتضی مطهری، شهید صادق اسلامی، مهندس سحابی، شهید اسدالله و مرتضی لاجوردی، ابوالقاسم فقیهی، محمود کاشانی، سید مرتضی ایروانی و سید محمد تقی خاموشی و ... همچنین معلمان و دانش آموزان مدارس زیادی چون جعفری، علوی، امامیه، خاتم و تمام مدارس گروه های فرهنگی فوق الذكر اطلاعیه های تسلیت دادند و در مجالس ترحیم حاضر شده و یا خود برگزار کننده آنها بودند. سخنان بعضی بزرگان در این مجالس در وصف مرحوم شالچيلار خواندنی است: - آیت الله محمد تقی فلسفی: «یک نفر جوان که در ساعات فراغت، با داشتن پول و اتومبیل، قدرت و قوتش را در مسیر محبت، بشر دوستی، صمیمیت و خدمت گزاری به حرکت درآورد ... یتیم نوازی لذت دارد، آدم راه بیفتد برود به گودهای بیرون دروازه خانی آباد، و برای بچه های مظلوم و بی گناه که دارند داخل اتاق های مرطوب بال بال می زنند، فرش و کرسی ببرد. شالچيلار توانسته بود حس درونی و لذت عقلی اش را پرورش دهد»، «مرحوم شالچیلار یک مسلمان لایق و خدمت‌گزار بود. مدارس متعددی از ایشان به یادگار مانده است، او هر جا مجمعی دینی و مذهبی تشکیل می شد شرکت می کرد. او در خانواده متدین و محترمی به دنیا آمد و در مکتب قرآن تربیت شد. اگر بدبخت و بینوایی را نجات می داد لذت می برد و اگر گرسنه ای را سیر می کرد لذت می برد. اما همه نمی توانند این لذت ها را درک کنند. شالچیلار کجا تربیت شده بود؟ در نیویورک و یا واشنگتن؟ نه، ایشان توی مسجد، پای منبر، در خانواده مسلمان، و زیر نظر پدر و مادری مسلمان تربیت شده بود. او در راه اعتلای اسلام خیلی کوشش و مجاهدت کرد، احترامی که در مراسم تشییع و ختم او عموم مردم طبقات نمودند، بی سابقه بود.» ✅ادامه دارد... eitaa.com/revaayatgar