🔺روایت خانه به روایت بهزاد دانشگر و اهالیاش
قسمت هشتم
8️⃣ خانه امن
✍️اهالی:
خبردار شدیم که استاد دانشگر خانۀ جدیدی برایمان ساخته است. خانهای که جا و مکان اختصاصی نداشت؛ ولی همۀ شاگردانش در آن، جا میگرفتند. اسم خانۀ جدید نوشتنمان روایتخانه بود.
ما پسرهای جوانی بودیم که هر کدام از جایی به این خانۀ جدید آمده بودیم. برخیمان از کلاسهای استاد در حوزۀ علمیه، برخی از کلاسهایی که در دفتر تبلیغات داشتند و...
مهم نبود که از کجا با استاد آشنا شده بودیم.
مهم این بود که خانهدار شدهایم. خانه ای که پناه بود برای قلمهای سرگردان. برای دختران و بانوان جوان و معتقد. برای پسران و مردان دغدغهمند. خانهای که میتوانستیم با آرامش خیال در آن بخوانیم و بیاموزیم و بنویسیم.
اعتقاد داشتیم که دست خدا همراه با جماعتی است که حرکت میکنند. در پناه خانۀ نوشتنمان جمع شدیم و جریانی جدید ساختیم. جریانی ادبی با نگاهی تازه:
«خانۀ داستاننویسان انقلاب اسلامی»
#قصه_روایتخانه
ادامه دارد
🔰مجموعه ادبی روایتخانه 🔰
🌐
www.revayatkhane.ir🌐
👉
@revayat_khane