باید رأی بدهم با کارت ملی قدیمی اومد. نتونستیم استعلامشو بگیریم. رفت با کپی شناسنامه اومد. اصرار کرد رای بده. ازش عذرخواهی کردیم. دو ساعت بعد با شتاب اومد گفت: «پیدا کردم شناسنامم رو» ازش تشکر کردیم. گفت: «عمو جان وظیفمونه وظیمونه!» کارگر بود و به خاطر کهولت سن خانه‌نشین شده بود. 📲 شما هم روایت‌های‌تان را برای ما به آیدی زیر ارسال کنید: 🆔 @zfarhadisadr 🔺به کانال روایتِ «یک ایران جهش» بپیوندید: ➕@revayatejalili