#ماجراهای_پرچم
#روایت_نگاری
بیرون از غرفه، مسئول دعوت رهگذران برای زیارت پرچم حضرت ابالفضل علیه السلام، بودم.
خانم های زیادی در رفت و آمد بودند. هر خانمی که رد می شد، فارغ از نوع و میزان حجابش، دستم را روی بازویش می گذاشتم و می گفتم:« شما به زیارت پرچم متبرک حرم آقا ابالفضل دعوت شدید...
بفرمایید زیارت...»
واکنش ها متفاوت بود!
از بعضی ها که حجاب قابل قبولی داشتند؛ توقع نداشتم که منکرانه دعوتم را رد کنند.
برخی دیگر از خانم ها که کم حجاب بودند؛ وقتی با دعوتم مواجه شدند از جلوی غرفه بی تفاوت گذشتند. اما بعد از چند لحظه، متوجه شدم که دوباره آمده اند و داخل غرفه شدند.
با اشک های جاری شده و قلب پر کشیده سمت حرم قمر بنی هاشم علیه السلام، پرچم را زیارت کردند. وقت رفتن هم از من تشکر کردند.
این اتفاق در طول غرفه چندبار تکرار شد.
خانم دیگری در جواب دعوتم گفته بود:« ممنون،فرصت ایستادن ندارم».
چند دقیقه بعد، آمد. داخل غرفه شد و خادم ها برایش روسری بستند. وقت رفتن به من گفت:« خانم، من بی حجاب داخل غرفه شدم و با حجاب اومدم بیرون!😍»
من در جواب گفتم:« زیارتتان قبول. ان شالله نگاه آقا امام زمان عج روزی شما».
خیلی حس خوبی بود.
غرفه زیارتگاه شده بود. هر کسی که از غرفه خارج می شد، بوی خوش حرم می داد.
چه روزی پر برکتی و چه مهمان با کرامتی! قمر بنی هاشم مهمان ما و خانم های شهر، زائر ایشان شده بودند...
السلام علیک یابن امیرالمومنین
السلام علیک یا ابالفضل العباس
مسئول دعوت
۴/٣/۱۴۰۲،بابل
#دختران_حسین
#ریحانه_الحسین
↪️
@reyhana_alhosain 🌸🍃