افتاده یارب از نفس ، موسای تو در این قفس دیگر توان ندارم ، خواهم که جان سپارم سوی تو بردارم کنون دستِ دعا گویم ز سوز سینه ذکر ربنا دلتنگ وصلم ای خدای مهربان از محبس هارون ، رهایم کن ، رها خلصنی یا الله از تازیانه پیکرم ، زخمی شده چون مادرم آن آتش بیداد ، زد شعله تا بغداد آتش نه تنها جانِ زهرا را گرفت تیغی شد و بر فرق حیدر جا گرفت آن حمله حکمِ قتلِ ما را داده است رسم کتک بر ما از آنجا پا گرفت خلصنی یا الله در زیر شلاق عدو ، بوده مرا بغض گلو گریم ز سوزِ سینه ، بر زینب و سکینه از ساق پایم تا که خون میشد روان بر سیدِ سجاد بودم روضه خوان شکر خدا اینجا نمیبینم دگر معصومه ی خود را اسیرِ دشمنان خلصنی یا الله در لحظه های آخرم ، خنجر نَبُرَّد حنجرم یاد حسین‌ نمایم ، گریانِ کربلایم حرف دلم از کنج زندان بشنوید ای شیعه بر جدم حسین ، گریان شوید از قول فرزندم رضا آید حدیث یابن الشبیب جدم شده تشنه شهید خلصنی یا الله سروده از شاعر آستان اهلبیت علیهم السلام ، 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)