#شعر_راضی
#نوحه
#موسی_بن_جعفر
افتاده یارب از نفس ، موسای تو در این قفس
دیگر توان ندارم ، خواهم که جان سپارم
سوی تو بردارم کنون دستِ دعا
گویم ز سوز سینه ذکر ربنا
دلتنگ وصلم ای خدای مهربان
از محبس هارون ، رهایم کن ، رها
خلصنی یا الله
از تازیانه پیکرم ، زخمی شده چون مادرم
آن آتش بیداد ، زد شعله تا بغداد
آتش نه تنها جانِ زهرا را گرفت
تیغی شد و بر فرق حیدر جا گرفت
آن حمله حکمِ قتلِ ما را داده است
رسم کتک بر ما از آنجا پا گرفت
خلصنی یا الله
در زیر شلاق عدو ، بوده مرا بغض گلو
گریم ز سوزِ سینه ، بر زینب و سکینه
از ساق پایم تا که خون میشد روان
بر سیدِ سجاد بودم روضه خوان
شکر خدا اینجا نمیبینم دگر
معصومه ی خود را اسیرِ دشمنان
خلصنی یا الله
در لحظه های آخرم ، خنجر نَبُرَّد حنجرم
یاد حسین نمایم ، گریانِ کربلایم
حرف دلم از کنج زندان بشنوید
ای شیعه بر جدم حسین ، گریان شوید
از قول فرزندم رضا آید حدیث
یابن الشبیب جدم شده تشنه شهید
خلصنی یا الله
سروده از شاعر آستان اهلبیت علیهم السلام ،
#استاد_محمد_حسن_زاده
🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan
کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)