🔴 قصه ایران از یک جلسه‌ی سنگین رسیدم دفتر. رفتم نهارم را گرم کردم. زدم مناظره‌ی دکتر حاتم قادری و دکتر بیژن عبدالکریمی را ببینم. چند دقیقه گذشت، منصرف شدم. یکم گشتم دیدم دریادار حبیب‌الله سیاری رفته برنامه برمودا. پلی کردم، تا آخر دیدم و لذت بردم. با اشک‌هایش برای سقوط خرمشهر گریه کردم و از ساخت ناوشکن‌ها غرق لذت شدم. برنامه که تمام شد خودم از اتفاقی که افتاده بود حیرت کردم و این سوال را جلوی خودم گذاشتم: چرا مناظره‌‌ی دو روشنفکر، در مقابل مصاحبه‌ی یک دریاسالار جذابیتش را برایم از دست داد؟ خودم به این جواب رسیدم: هیچ حرفی ناگفته نمانده؛ هر کس، هر چه داشته را گفته، ما هم هر چه بوده را شنیدیم الا قصه‌ی ایران. این تنها قصه‌ای است که از هر زبان می‌شنوم نامکرر است. زنده باد ایران 👤 @Reyhanatorasooll