عبارت ماركس در آغاز كتاب ١٨ برومر و لوئى بناپارت مشهورترين سخن او در تحليل تاريخ شده است. تكرار واقعه ها در تاريخ، نخست تراژدى و سپس كمدى! اين تفسير در مورد تكرار آشوب خيابانى در ايران در سالگرد آشوب سال پيش به تمام معنى صادق است: ١-اپوزوسيون برانداز مثل جگر زليخا صد تكه شده است. ٢- سازمان مجاهدين كه نقش سرمايه و راه حل! را بازى مى كرد. با حمله نيروهاى امنيتى آلبانى و مصادره وسايل فنى و كامپيوترى آسيب ديده است. ٣- گروه هاى كردى مسلح كه در انقلاب ژينا نقش داشتند، با توافق ايران/ عراق/ كردستان قرار است به غرب عراق بروند. ٤- رابطه ايران- عربستان بازسازى شد. ٥- مذاكرات ايران و آمريكا به نتيجه رسيد و ١٤ ميليارد دلار اموال به گروگان گرفته شده ايران آزاد شد. ٦- عضويت ايران در شانگهاى و بريكس انجام شده است. ٧- وقتى انقلابى در سال اول شكست مى خورد كه در سالگرد شكست پيروز نمى شود! ٨- اسرائيل كه قرار بود حامى شازده باشد، از دست رفته است. ٩- آن هايى كه در آشوب سال پيش صحنه گردان بودند و داشتند خيابان و ميدان و شهرها و حكومت را تسخير مى كردند و شوراى رهبرى تعيين مى كردند. ظاهرا غيبشون زده است. ١٠- فوتباليست و هنرپيشه سينما و الباقى رفتند لوس آنجلس، دسته جمعى آواز مى خوانند. و آخردعوانا ان الحمد لله رب العالمين🙏 *عطاءالله مهاجرانی