💌هدیه خدا به مردم💌
✍ پیامبر بود و علی. ابوبکر و عمر و عثمان هم با عده ای از مهاجرین و انصار نشسته بودند دور پیامبر، حرفهایش را گوش
می کردند. حسن از دور می آمد. پیامبر دیدش.
فرمود : " حسن را ببینید؛ جبرئیل هدایتش می کند، میکائیل هوایش را دارد، پاره تن من است، پدرم فدایش شود."
بلند شد. اصحاب هم با او به استقبال حسن رفتند. دستش را گرفت، آورد نشاند کنارش، نگاهش را از او بر نمی داشت. فرمود : " این پسر هدیه ای است از طرف خدا برای مردم، بعد از من هدایتشان می کند، متولی کارهایم می شود، سنتم را زنده نگه میدارد.
هر کس که قدرش را بداند و گرامیش بدارد مرا گرامی داشته، خدا او را رحمت کند."
-----------------------------------
📎برگرفته از کتاب «آفتاب غریب» از مجموعه کتب 14 خورشید و یک آفتاب