چگونه معاویه‌ها انقلاب را متوقف میکنند؟ رشیدرضا در کتاب الوحی‌المحمدی مینویسد: "یکی از اکابر غرب پیشنهاد میدهد که ما مدیون معاویه هستیم و باید مجسمه معاویه را از طلا ساخته در میدان اصلی برلین در قلب اروپا نصب کنیم". چرا که اگرمعاویه نبود امروز اثری از مسیحیت و ما نبود، امروز اسلام علوی دنیا را فتح کرده بود. چگونه می‌توانستیم دل جوان پرسشگر غربی را هنگامیکه با سادگی پیامبر و خاندانش مواجه می‌شد و با زندگی اشرافی سران ما مقایسه می‌کرد، قانع نمود که به سمت اسلام نرود؟ چگونه می‌شد مقر حکومت اسلام را که در فقیرترین و پایین‌ترین محله شهر بنا شده است ببیند و از چرایی اشرافیت اداری و مبلمانها و فرشهای قرمز و تشریفات نجومی ما سوالی نپرسد؟ یا ایثار و دیگر‌پایی‌ فرماندهانش و زندگی همچون معمول سرانش را با اشرافیت و کاخ نشینی ما مقایسه نکند؟ چگونه می‌شد ناآقازادگی فاطمه و رشادت حسین و زهد و دیگر پایی و آزادی خواهی و عدالت‌خواهی را دید و از کنارش گذشت؟ در کف میدان، انقلاب نبوی، درمی‌نوردید و دل آزادگان را فتح میکرد. قافیه را باخته بودیم.... اما،ناگهان ورق برگشت.... جوانان ما وقتی بجای سادگی دولت علوی کاخهای هادریانها را در بلاد اسلامی می‌دیدند یا سلطنت ویژه‌خواران را مشاهده می‌کردند، طبقه انحصارطلب برایشان تداعی می‌شد. همان نجومی بگیران، همان لذت طلبی، همان تخت نشینی، همان لاکچری سواری و همان مگا کلیساها و مراکز مذهبی‌نمای دنیاگرا و بالاخره همان استحمار و دین‌فروشی و.... . از سوی دیگر مستضعفین همان بی‌تفاوتی یا توجیه فقر، همان فساد، همان تبعیض را که از آن گریزان بودند این‌بار در لباس اسلام مشاهده کردند و فاصله‌ها ایجاد شد. دیگر نه تنها تمایلی نبود بلکه آنان، حکومت اسلام را امتداد همان حکومتهای زورگو و استکبار میدیدند. همه اینها را معاویه‌های ظاهرالصلاحِ امام جمعه و جماعت، فرماندار، استاندار، بانی مجلس وعظ و مدح آل البیت، معاویه‌های بانی مجلس تفسیر قرآن، در جامعه نبوی باب کردند و ما را از خطر اسلام رها ساختند. پس باید مجسمه طلای معاویه را ساخت و در میدان اصلی برلین نصب کرد. پ. ن. چه وجه اشتراکی با دشمن از این بیشتر؟! ✍🏻 _________________________ https://eitaa.com/joinchat/37748836C96ec918ba1