از کرم پهن است هرسو سفرهی اِنعام او
او که پیچیده ست در دنیا به خوبی نام او
از گدایانِ سحرخیزِ قدیمش آفتاب
نور بر میخیزد از صبحِ بلند بام او
دستِ خالی برنگشته از مسیرش هیچکس
دست و دل باز است از بس وسعت اکرام او
ای که میگردی به دنبال صراط المستقیم
چشم وا کن! این تو و این روشنای گام او
من که میگویم صلای جنگ دارد در قفا
صلحِ تیغِ مصلحت اندیشِ ناآرام او
میتوان فهمید از بسیاریِ خون جگر
زهر را عمری ست میریزد جهان در کام او
#رضا_ابوذری
#امام_حسن_مجتبی
#غزل
@rezaaboozari