🔹سرگرمی ها برای سرگردانی ها 🔸تربیت با حکمت میشود توفیق ، من از ندانستن هایم سرگرمی نمی سازم بلکه توکل وطلب توفیق را ایجاد میکنم و در نگاه مخالف آن تربیت بدون حکمت است که می شود شانس ، انجا که جهل او ، ناتوانی های او در ندانستن و نتوانستن ها میشود محور اصلی در سرگرمی و سرگردانی ... هر جایی که نمیتواند یا نمی داند تنها کاری که میکند تا بلکه مقداری آرم بگیرد، شانس خود را مورد هجوم قرار می دهد تا دست برتر الهی را در خلق اتفاقات نببیند 🔸تربیت با خلق بازی های متنوع و پیچیده بر محور شانس و تصادف میخواهد این تفکر انسان گرایانه را در سراسر زندگی بشر نهادینه کند که تصادف دیالیکتیکی است که این اتفاقات را رقم زده و تو در آن هیچ کاره ای به قول امروزه فقط «بد آوردی» همین ، سرگرمی که هیچ هدفی را دنبال نمیکند فقط به او کمک میکند تا سرگردانی هایش بیشتر شود چرا که نقطه اتصال او در عجزهایش نه حکمت و اراده بالغه الهی که تصادف است تصادفی که هیچ هدفی را دنبال نمیکند زبان نفهم است پدر و مادر ندارد ، معنای را دنبال نمیکند ، مقصدی ندارد دلیلی ندارد ... اینجاست که صنعت بزرگ سرگرمی نه برای سرگرمی که برای سرگردانی بیشتر خلق شده برای مشغول شدن های بیهوده ، و این بیهودگی به نفع کیست چه کسی از این سرگردانی از این «جهل شیرین» استقبال میکند 🔸استثمار جهانی، روح و فکر مردم را با صنعت بزرگ سرگرمی پوچ کرده ، آنجا که شانس محور برنده شدن محور موفقیت و خوشبختی زندگی اوست. فقط برای اینکه دست پنهان مستکبرین و سرمایه داران زالو صفت در استثمار روج و جان او دیده نشود 🔸لذا هرجایی که هم برای او سوالی است نه دست پنهان استعمار که شانس و تصادفش را مخاطب قرار میدهد و «این بزرگترین بازی است که خورده» و قتی میگویی چرا کاری نمیکنی چرا اینقدر منفعلی میگوید این آن چیزی است که کاری نمیشود با آن کرد ما مجبوریم شانس است با من نیست پس با چه کسی است ؟ جبر دیالکتیکی ،برای ان فلسفه ها ایجاد کرده فقط برای اینکه اراده خداوند را ناچیز کند تصادف را خلق میکند وتو باید آن را بپذیری در یک کلام مجبوری تسلیم این شانس زبان نفهم شوی و ان را بپزیری با ان زندگی کنی که بدون آن نمیتوانی قدم از قدم برداری چرا که محور تصمیم گیریهایت باید شانس باشد که اگر شانست با تو باشد موفقی و الا نه اگر اقبال با تو بود خوشبختی و الا نه ...اما هیچ کس نپرسید چیزی به این مهمی که محور موفقیت و خوشبختی یا بدبختی من است دست کیست ؟چه کسی یا کسانی این شانس و اقبال را تقسیم می کند ، جواب یک چیز است هیچ کسی نیست، هیچ چیز بجز جبر دیالکتیکی عالم ، هیچ اراده ی پشت پرده نیست خود به خود ایجاد میشود دست من و شما هم نیست و این سرآغاز حماقت ها و ساده ولوحی های بود برای اینکه بزرگترین استثمار قرن در وسعت جهانی با صنعت سرگردمی شکل گیرد . 🔸تربیت و نهادینه کردن این فکر منعفلانه نیز با زبان بازی و سرگردمی به خصوص در دوران کودکی رخ میدهد چرا که کمترین مقاومتی نسبت به آن شکل می گیرد بازی نیاز هر انسان و هر کودکی است با زبان بازی نادرست عمیق ترین افکار شوم را نهادینه و بزرگترین نعمت الهی (توکل و توفیق)را از ما گرفتن که همه هدف یک چیز بود حذف اراده الهی و حضور پنهان استکبار و ائمه طاغوت در خلق غفلت برای پنهان کردن نیت هایشان برای پنهان کردن استثمارشان 🔸حال انکه عجز انسان مرکب رسیدن به حکمت الهی و کسب توفیق است . من از نادانی باید به دانایی از نتوانستن به توانستن برسم نه اینکه در نادانی بمانم در نادانی زندگی کنم در نادانی تصمیم بگیرم سرنوشت زندگی من در دست شانسی است که جبرا و بدون هدف ایجاد شده . سرگردانی مقصد همه سرگرمی های نامطلوب است و سرگردانی همه انچیز است که منفعت سرمایه داران در آن نفهته است 🔹لذا باید بسیار مراقب سرگردمی ها و مقاصد پنهان ان در تربیت ناخودگاه بخصوص مراحل ابتدایی تربیت یعنی کودکان باشیم . 🔘https://eitaa.com/rezaeyan_mokhtar