هدیه به حضرت زینب. صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم زمزمه و زمینه و روضه مقتل داری تو نفس نفس می زنی ته گودالی وو تنها تنه تورو پشت و رو می کنه عزیزه قلب مصطفی با پا میشینه روی سینت  جلوی چشمای مادر با خنجر لب پرش میزنه به حنجرت از پشت سر دست و پا می زنی داری جون می کنی همه کسم مقابله من بگو چیکار کنم کجا فرار کنم امون امون از این دله من امون از غریبی.     امون از غریبی امون از این غربت زینب بگو چه کنه بگو چه کنه با غصه ی تو خواهرت جلوی چشام فتادی زمین. توون‌ نداره پیکرت چه بد می بره چه بد می بره سر تورو در پیش روم چه ریخته به هم. عزیزه دلم.  وضع رگای حنجرت چه وضع و اوضاعی زیر دست و پایی عزیز ه.  زهرا بی سری تو دارم دق. می کنم من هق هق می کنم به روی خاکا بی سری. تو امون‌‌. از غریبی.  امون‌‌ از غریبی.   امون از این غربت زینب اسباشون و نعل تازه زدن که رد بشن از رو تنت تشنه بودی و کناره دو نحر مقابل من کشتنت بالای. سرت رسیده حسین خمیده حسین زینبت یکی یکی نیزه ها رو داره بیرون میکشه ازتنت تو گودالی. حسین لگد مالی حسین پیروهنی‌ به تن ندا ری تنت مثله شده زیر سم له‌ شده سری روی بدن نداری امون از غریبی. امون‌‌ از غریبی. امون‌‌ امون‌‌ از دله زینب شعررضانصابی با تشکر از برادر عزیزم. کربلایی. مهدی گلپور