صدا زد
فضه امروز من برای پسر عموی خودم در باز میکنم
صدا در اومد
مادر بلند شد دست به دیوار اومد جلو تا برسه به در
رسید پشت در قامت خودش رو راست کرد چادرش رو درست کرد
در رو باز کرد
چشم مولا به چشم حضرت خورد
حضرت فرمود سلام آقا جان
مولا فرمود ای قربونت برم سلام
حضرت فرمود شنیدم سلامت نمیدم
مولا فرمود غربیه شدم زهرا جان
مولا باز حضرت رو نگاه کرد
فرمود :
دلم شکسته ،دلم شبیه دخترم شکسته ،دلم شبیه بال کبوتر شکسته
فاطمه جان ،پرت شکسته ،برای چی سر تا سرت پیکرت شکسته
چجوری در خورده بهت سرت شکسته
آئینه شکسته مولا
تو رو خدا از پیش ما نرو
امانت پیامبر خدا ، اینجوری نرو پیش مصطفی
نشون نده کنج ابروت رو
نشون نده زخم بازوت رو
نشون نده زخم پهلوت رو
بابا علی میگی اینو
صدام ملیرزه زهرا
تکون بخور علی داره میمیرم
👊
هی بر سقیفه لعنت و اهل سقیفه لعنت
دلت شکست برام دعا کن
التماس دعا 🤲
✍
#طلبهانقلابیرضاواوسری
✔️
@rezavavsary