بعد از بمباران بیمارستان المعمدانی غزه، خانه‌ای هم زدند؛ در منطقه‌ای دیگر. برق قطع بود. مردم منتظر ماندند تا صبح. روشنی روز رفتند ببینند کسی زنده مانده، یا زخمی و شهید بیاورند بیرون. بچه‌ای ده‌ساله را پیدا کردند. زنده و سالم. از زیر آوار کشیدندش بیرون. کیف مدرسه‌اش را بغل زده بود. داخل آمبولانس هم کیف را از خودش جدا نمی‌کرد. دلیلش را پرسیدند. گفت: تکه‌های جنازه برادرم را در این کیف جمع کرده‌ام! پ.ن: دیگر نه من طاقت عکس‌های این جنایت را دارم؛ نه شما! 🆔️ @m_ali_jafari