هوالعلیم 🔹همان‌طور که بدون اصول، اجتهاد و فهم فروع ممکن نیست، بدون فلسفه و عرفان اجتهاد در معارف و فهم آن ممکن نیست. : آیه‌الله حسن‌زاده آملی فرموده‌اند: «اگر می‌خواهید معارف دین را خوب بفهمید، باید فلسفه و عرفان بخوانید»؛ زیرا ما را به فضایی هستی‌شناختی می‌برد که در آن ملائکه، خدا، معاد و… مطرح است؛ به تعبیر دیگر فلسفه و عرفان نوعی پختگی برای انسان می‌آورد. متن دینی برای ما راهنما است، نه اینکه چون من این‌گونه فهمیدم، آن را تعین می‌دهم. با خواندن فلسفه و عرفان اسلامی که آهسته‌آهسته خود را به آموزه‌های دینی نزدیک کرده است، وزانتی پیدا می‌کنیم که اگر این کارها را نمی‌کردیم، آن قوت را نداشتیم؛ همچنان که فقیه باید کار فقهی و اصولی کند تا آن پختگی لازم حاصل شود. به وقتش ظهورگیری هم می‌کند؛ یعنی نمی‌گوید من این متن دینی را تعین می‌دهم، بلکه می‌گوید من به جایی رسیده‌ام که متن دینی را خوب می‌فهمم؛ یعنی متن دینی منفعل نیست، بلکه فاعل و راهنما است، نه اینکه توده مبهمی باشد که من آن را تعین دهم. این را من قبول دارم، با این شرط که دين را از فاعل و راهنما‌ بودن نیندازید. مگر ممکن است دین که ادعای اصلی آن معارف است بگوید من حرف‌هایی می‌زنم و شما هر گونه خواستید آن را بفهمید. ما فهمِ معارف دین را به برکت عرفان و فلسفه به جایی رسانده‌ایم که بسیار غنی است. 📚 نشریه رهنامه، شماره ۱۷ و ۱۸. @moteragheb