‍ ‍﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸 📨 🌹شهید مدافع‌حرم احمد اسماعیلی دوست شهید نقل می‌کند: احمد از بچگی خیلی شیطون بود. معمولا یه‌جا بند نمی‌شد. همه از دستش کلافه بودند. خواهر و برادرهای دیگه‌اش اینطور نبودند. اون موقع‌ها کسی نمیدونست بیش‌فعالی یعنی چی و چه‌جوری با یه بچه بیش‌فعال باید رفتار کرد! کسی نمیدونست بعضی از بچه‌هایی که دل به درس نمیدن، خنگ نیستند؛ به خاطر همین، معمولا با برخوردهای خشن و حتی تنبیه فیزیکی روبرو می‌شد🥊🤨 به خاطر ابن اخلاقش، خیلی زود خودش وارد اجتماع شد و حضورش رو به جامعه تحمیل کرد. احمد روابط عمومی بسیار خوبی داشت. با تراشیده و نتراشیده دوست بود اما به شدت اعتقاد به ولایت داشت و روش با کسی معامله نمی‌کرد. اختلاف نظر زیادی با هم داشتیم اما مثل برادر به همدیگه احترام میذاشتیم و با هم شوخی می‌کردیم☺️ خیلی سعی کردم مانع رفتنش به سوریه بشم. بهش می‌گفتم احمد! زمان جنگ با عراق این عرب‌ها یه لیوان آب دست ما ندادند، می‌گفت "اگه ما نریم داعش میاد اینجا". باز بهش می‌گفتم احمد تو نرو اگه داعش اومد اینجا با هم میریم جنگ! آخرش که احمد گیر می‌افتاد می‌خندید و می‌گفت کی گفته من میرم شهید بشم؟ من برای پیروزی میرم✌️🇮🇷 باز بهش می‌گفتم احمدجان! گلوله، حسن و حسین نمی‌شناسه! دیگه خستــــه می‌شد و هِرهِر می‌خندید و بحثو عوض می‌کرد. این اواخــــر، میدونستم نمیشه باهاش صحبــــت کرد و همیشه منتظــــر شهادتش بــــودم😔💔 از اونجایی که روابط عمومی قوی‌ای داشت، بعد از شهادتش همــــه مردم از اصولگرا، اصلاح طلب حتی ضد دین و ضد انقلاب در تشییع‌اش شرکت کردند. با هر کدوم‌شون که صحبت می‌کردی، یه خاطــــره خوبی از احمد داشتند. احمد با هیچکسی به خاطــــر نگاه متفاوتش به دین و یا انقلاب برخــــورد نکرده بــــود👌🕊 تشییع جنازه‌اش از تشییع جنازه بسیاری از مسئولین نظام با شکوهتر بود؛ احمد انسانی خاکی، دوست‌داشتنی، معمولا با چهره‌ای خندان که همیشه آچار فرانسه و عصای دست اعضاء خانواده و اقوام و حتی غریبه‌ها بود🥇💙 🌸