شب عاشورا
1- سخنان امام (ع) با اهل بيت و اصحابشان
در اين شب امام حسين (ع) اصحاب و اهل بيت خود را جمع كردند و كلماتي را به آنان فرمودند. خلاصه كلمات اين بود كه:
"من بيعت خود را از شما برداشتم و شما را به اختيار خود گذاشتم تا به هر جا كه ميخواهيد كوچ كنيد".
پس از فرمايشات آن حضرت، اهل بيت(ع) و اصحاب كلماتي در وفاداري و جان نثاري خود نسبت به آن حضرت ابراز داشتند.
2- سخنان زينب كبري(س) با امام حسين(ع)
در اين شب بود كه زينت كبري(س) اشعار " يا دهر اف لك من خليل، كم لك بالاشراق و الاصيل" "اي روزگار اف بر تو باد که دوست بدي چه بسيار صبح و شام که صاحب و طالب حق را از دست دادهاي". (کنايه از ناپايداري دوستي دنياست). را از زبان برادرش امام حسين (ع) شنيد و هنگامي كه متوجه شد فردا روز شهادت آن حضرت است، فرمود:
«اي كاش مرگ مرا نابود ساخته بود و اين روز را نديده بودم».
سپس سيلي به صورت زد و بيهوش شد. امام (ع) خواهر عزيز و مكرمه خود را به هوش آوردند و مطالبي فرمودند