اولین خصیصه سپاه و اولین هویت سپاه از ابتدای تولد تاکنون این بوده که کلیه اقدامات آن بر پایۀ «عمل مقدس» استوار بوده است. سپاه سعی داشته همۀ عملی که انجام میدهد، عمل مقدس باشد، نه بزرگ. عمل بزرگ، عمل ماندگار نیست. اینکه ما از عمل راهبردی نام میبریم و عمل بزرگ را راهبردی مینامیم، خیلی در تاریخ بوده است اما اثر آن بر یک قوم، ملت یا قبیله بوده است. اثر اسکندر بر یونان قدیم است اما از نگاه ملت ایران منفور است. اثر نادر در دورهای از ایران، افتخارآمیز است، ولی برای ملت دیگری نفرتانگیز است؛ اما عمل مقدّس، عمل امام حسین (ع) است. عملی است که در آن خودخواهی، جاهطلبی، خودمحوری و خویشاوندپروری راه ندارد.
مهمترین پایه اساسی سپاه، بر مبنای عمل مقدس بنا گذاشته شده است. عمل مقدس برخاسته از روح حماسی و انقلابی مقدس است. تا کسی این روح را نداشته باشد، نمیتواند عمل مقدسی انجام بدهد و خالق عمل مقدسی باشد.عمل مقدس عملی است که از غیرت، شجاعت، عظمت، حقیقت دفاع از حق سرچشمه میگیرد. پیشینۀ سپاه پیوسته این بوده است. لذا هویت اول سپاه، بر پایۀ عمل مقدس است. عمل مقدس یعنی هویتی که برای دیگران موج میزند و خود را نمیبیند، تنها چیزی که نمیبیند خود است.
شبهای عملیات را نگاه کنید، صحنههای شبهای عملیات را که به تعبیر مقام معظم رهبری، شبهای قدر این انقلاب بودهاند، هیچ خود و من وجود نداشت؛ به آن میگویند عمل مقدس. او که با گریه، برادر خود را راضی میکرد که بماند تا او برود. مثل حماسۀ کربلای پنج که عاشورای این دفاع مقدس است. عمل مقدس، عمل خودفراموشی است. به تعبیر آن شاعر: «تا فراموش خودی، یادت کنند / بنده گر گشتی آزادت کنند»
قیام و جهاد پیوسته
پایه دوم و هویت دوم سپاه «قیام و جهاد پیوسته» بـوده است. سپاه پیوسته برمیانگیزاند، کسی سپاه را برنمیانگیزد.سپاه فقط نمیگوید که رفع تکلیف کند و بگوید من گفتم. سپاه خطر را تشخیص میدهد و بهسمت خطر حرکت میکند.قیام پیوسته و جهاد پیوسته، مهمترین خصیصۀ سپاه پاسداران است. اگر این خصوصیت در سپاه نبود، هرگز صحنههایی مثل سوریه نجات پیدا نمیکرد.
سپاه دولت را به دنبال خود کشاند. البته سپاه در چارچوب چتر و فکر و تدبیر ولی امر و امام خودش این اقدامات را انجام میدهد اما سپاه در تشخیص، پیوسته اینگونه بوده است. قیام پیوسته داشته است، جهاد پیوسته داشته است. سپاه جلودار بوده است. چون پایۀ اصلی سپاه، قیام و جهاد بوده، لذا جلودار بوده است.
همینجا بحثهای نیروی قدس را هم میکنم. اگر سپاه جلودار نبود در این موضوع، هرگز عراق امروز این تناسب را با جمهوری اسلامی نداشت. اگر پایۀ اصلی سپاه بر مبنای قیام و جهاد نبود، هرگز سوریه امروز از این خطر بزرگ و مهلک نجات پیدا نمیکرد و در این جایگاه قرار نمیگرفت. سپاه خطر کرد و از مرزها عبور نمود.
من روزی به عزیزی گفتم: میخواهم از شما اجازه بگیرم. ایشان گفت: مگر از من اجازه نمیگیری؟ گفتم: نه. گفت: پس چه اجازهای میخواهی بگیری؟ چند تا را گفتم که یکی را میتوانم اینجا در حضور این دوربینها بگویم. گفتم: میخواهم از شما اجازه بگیرم، هواپیمایی را بلند کنم، ۳۰۰ رزمنده داخل آن بگذارم و ۱۰ تن مواد منفجره زیر آن بگذارم و درحالیکه مسلّحین، به سیم خاردار فرودگاه دمشق چسبیدهاند، آن را در فرودگاه دمشق بر زمین بنشانم. اجازه میدهید؟
سپاه یعنی این! سپاه خطر میکند اما با حکمت، با درایت. اگر سپاه خطر نکند و بترسد دیگر سپاه نیست. این را خدمت شما عرض کنم، امروز در مقاطع مهم جمهوری اسلامی، اگر سپاه بترسد، همه خواهند ترسید. تحلیل، شجاعت و ایستادگی سپاه بر همه ایستادگیها اثرگذار است. به این دلیل سپاه جلودار است.
تولید فرصت از دل بحرانهای تاریک
سپاه از درون «بحرانهای سخت و تاریک، نامشخص و نامعلوم» که انتهای آن مشخص نبود، از درون ترس و همین وحشت سخت، مهمترین فرصتها را تولید کرده است. حال میخواهیم اسم آن را بگذاریم قدس، یا بگذاریم هوافضا، یا بگذاریم زمینی، یا بگذاریم مقاومت یا بگذاریم دریایی، یا بگذاریم ارکان سپاه یا فرماندهی سپاه. منظور جامع سپاه است.
سوریه خیلی ترسناک بود. ۱۶ درصد سوریه باقی مانده بود. سپاه ۱۴۰۰ کیلومتر تا مرکز این درگیری فاصله داشت. اولین اتفاقی که در حادثه سوریه افتاد، همسایه ما ترکیه راه ما را بست و اجازۀ پرواز به هواپیماهای ما نداد. سپاه وارد این صحنه شد و سینۀ خود را سپر کرد. از دفاع مقدس و از آن قلۀ نورانی نورانیت دیگری تولید کرد به نام «مدافع مقدس حرم» و ایستاد و امروز سوریه به ۷۰ درصد از اراضی خود مسلّط است و قادر است بر ۱۰۰ درصد آن مسلّط بشود.