🌸🌿🦋🌿 🌿🌸🌿 🦋🌿 🦋 🦋 🌿 🌸نویسنده: میم بانو🌸 🌿 با دیدن سوگل تازه به یاد می آورم که قرار بود بروم بیرون از اتاق . سوگل با تعجب میگوید _چرا نمیای پس ؟ لب هایم را به زور به لبخند میکشم +ببخشید الان میام . سوگل به سمت در میرود . سریع میخوانمش . +سوگل برمیگردد . _بله ؟ نمیدانم سوالم را بپرسم یا نه . سوگل که سکوتم را میبیند میپرسد _چیزی میخوای بگی ؟ بعد از کمی کلنجار رفتن با خودم بلاخره دل به دریا میزنم و سوالم را میپرسم +سوگل تو گفتی تا قبل از اینکه بیای کسی نمیاد ولی چرا آقا سجاد اومد ؟ این سوال را پرسیدم تا از جواب سوگل بفهمم سجاد چیزی به سوگل گفته یا نه . سوگل سری به نشانه ی تایید تکان میدهد _آره . اتفاقا سجاد گفت ازت عذر خواهی کنم . قرار بود کسی نیاد خونه ولی سجاد کارش زود تموم شد بود برای همین زود اومد . سجاد گفت اگه میدونست نمیومد که تو اذیت نشی . البته تقصیر اون هم نیست چون من بهش نگفته بودم که تو میای چون فکر نمیکردم کارش زودتر تموم بشه . سجاد گفت وقتی اومد خونه دید تو هستی دوباره از خونه اومد بیرون . میخندد و با خنده ادامه میدهد _کلی هم منو دعوا کرد که چرا بهش نگفتم که تو میای . در هر صورت از طرف خودم و سجاد ازت معذرت میخوام لبخند تصنعی میزنم +این چه حرفیه . شما باید ببخشید . از حرف های سوگل معلوم است که سجاد چیزی درباره اتفاقات عصر به سوگل نگفته است اما هنوز مطمئن نیستم . چادرم را از روی جالباسی برمیدارم و روی سرم می اندازم ، و همراه با سوگل از اتاق خارج میشوم . سعی میکنم پله های را آرام طی کنم . ترس بدی در جانم افتاده است . از تصور صحنه ای که قرار است با سجاد چشم در چشم شوم تن و بدنم میلرزد . وقتی وارد هال میشوم با ترس سرم را بلند میکنم . نگاهم را دور تا دور هال میچرخانم ولی اثری از سجاد نیست . ممکن است داخل اتاقش باشد . دلم میخواهد از سوگل بپرسم سجاد کجاست ولی میترسم فکر بدی بکند . عمو محمود روی مبل نشسته و مجله ای در دست دارد . خاله شیرین هم رو به روی عمو محمود دارد کانال های تلویزیون را بالا و پایین میکند . بلند سلام میکنم . خاله شیرین و عمو محمود که تازه متوجه حضورم شده اند به نشانه ی احترام می ایستند . با قدم های بلند نزدیکشان میشوم +تورو خدا بشینید راضی به زحمت نیستم 🌿🌸🌿 《تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد زندگی درد قشنگیست که جریان دارد》 علی صفری &ادامه دارد ... 🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿 📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️ eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1 ❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌ ↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻 @repelay