📌دست ننه‌ام درد نکند! 📚بریده‌ای از کتاب «پشت شیشه‌های مات» 🔹پیرزن تعریف کرد یکی از دفعاتی که از قم به اصفهان آمد، گفت:« مادر، آقایان توی قم اصرار دارند که من ازدواج کنم. می‌گویند اگر از قم زن بگیری، کمتر می‌توانی به اصفهان بروی. حالا آمده‌ام که آستینی برایم بالا بزنید؛ شاید این‌طوری بتوانم بیشتر به اصفهان بیایم. شما هر دختری را بپسندی، من با همان دختر ازدواج می‌کنم.» | @mabnaschoole |