🔺ماجرا از این قرار بود که هاشمی رفسنجانی پس از پایان جنگ، مذاکرات محرمانه ای را برای آزادی تعدادی از گروگان های آمریکایی در لبنان و حل بعضی از مشکلات ایران با آمریکاییها با واسطه‌گری خاویر پرزدکوئیار دبیر کل سازمان ملل داشت.( کتاب به سوی صلح. خاویر پرزدکوئیار ص 265 تا 277 ) 🔹جرج بوش پدر، با واسطه دبیرکل سازمان ملل برای ایرانیان پیغام فرستاد که به آمریکا در آزاد سازی گروگان های آمریکایی در بند حزب الله لبنان کمک کنند و البته این کمک بی‌اَجر نمی‌ماند. 🔹هاشمی در جواب گفت: «اگر آمریکایی‌ها حسن نیتشان را نشان دهند و مطمئن شویم جدی هستند و اگر کاری از دست ما ساخته باشد، هم به‌خاطر لبنان و هم مسائل انسانی این کار را خواهیم کرد. اما بدین شرط که آمریکا در مسئله جنگ ایران و عراق در تعیین متجاوز و خسارت‌ها، بی‌طرفانه عمل کنند و از سیاست‌های خصمانه‌اش در قبال ایران دست بردارد». 🔹با وساطت ایران و پذیرش طرف لبنانی، ظرف دو ماه و نیم بعد گروگان‌ها "یکی یکی" آزاد می‌شوند. پس از آزادی گروگان‌ها، ایران در انتظار مشاهده حسن‌نیت طرف غربی و همان اَجری که بوش پدر (رئیس‌جمهور وقت آمریکا) داده بود، می‌ماند اما پس از گذشت مدت‌ها خبری از وعده طرف آمریکایی نمی‌شود. 🔹وقتی ایران مراتب اعتراضش را به این عهدشکنی اعلام کرد، آمریکائی‌ها ‌گفتند: "ما گفتیم‌ نشان دادن حسن‌نیت باعث حسن‌نیت متقابل می‌شود‌، ولی نگفتیم اگر ایرانیان گروگان‌ها را آزاد کنند‌، بدون توجه به باقی قضایا‌، به این اقدام پاسخ مطلوب و مساعد می‌دهیم‌. ما گفتیم حسن‌نیت به‌دنبال خود حسن‌نیت می‌آورد‌. انجام دادن وقایع تروریستی دیگر‌، ‌تعریف آمریکا از حسن‌نیت نیست". 🔹 پس از آزادی گروگان‌ها و رسیدن آنها به واشنگتن، مقامات کاخ سفید سرخوش از یک معامله تمام‌برد و بی‌هزینه بودند اما اوضاع در ایران عکس آن بود چرا که به‌ازای آزادی گروگان‌های آمریکایی، هیچ امتیازی شامل حال ایران نشد و ما فقط یک پل برای رسیدن کاخ سفید به اهدافش شده بودیم. 🔻این اتفاق باید موجب میشد دیگر در مسوولان دولتی کسی خواستار مذاکره با آمریکایی ها نباشد. اما متاسفانه این آخرین بار نبود... 📝 http://eitaa.com/joinchat/3364487185Ca303041715