ادامه 5⃣ 🔴مذاکره با آمریکا 2⃣اوایل سال ۶۹، عطاالله مهاجرانی، معاون حقوقی و پارلمانی هاشمی در مقاله ای با نام«مذاکره مستقیم» پیشنهاد مذاکره با آمریکا را داد. 🔹فردای همان روز رهبری به شدت موضع گرفتند:  «... و اما مسأله‌ی ساده‌لوحی و مذاکره. مذاکره، یعنی چه؟ صرف این‌که شما بروید با امریکا بنشینید حرف بزنید و مذاکره کنید، مشکلات حل میشود؟ این‌طوری که نیست. مذاکره در عرف سیاسی، یعنی معامله. مذاکره با امریکا، یعنی معامله با امریکا. معامله، یعنی داد و ستد؛ یعنی چیزی بگیر، چیزی بده. تو از انقلاب اسلامی، به امریکا چه میخواهی بدهی، تا چیزی از او بگیری؟ آن چیزی که شما میخواهید به امریکا بدهید، تا در مقابل از او چیزی بگیرید، چیست؟ ما چه میتوانیم به امریکا بدهیم؟ او از ما چه میخواهد؟ آیا میدانید که او چه میخواهد؟ «و ما نقموا منهم الّا ان یؤمنوا بالله العزیز الحمید»(۵). والله که امریکا از هیچ‌چیز ملت ایران، به قدر مسلمان بودن و پایبند بودن به اسلام ناب محمّدی، ناراحت نیست. او میخواهد شما از این پایبندیتان دست بردارید. او میخواهد شما این گردنِ برافراشته و سرافراز را نداشته باشید؛ حاضرید؟ 🔹نخیر. من با مذاکره‌ی با امریکا مخالفم و دولت جمهوری اسلامی، بدون اجازه‌ی من امکان ندارد چنین کاری را بکند و خودشان هم قاعدتاً با چنین کاری موافق نیستند.» ۶۹/۲/۱۲ 🔻همین تفکر بود که هاشمی را به مذاکرات ناموفق و بی نتیجه با دولت آمریکا درباره آزادسازی گروگان هایشان کشاند. اما این تفکر با وجود شکست، همچنان به تلاش برای برقراری ارتباط با آمریکا ادامه داد. 3⃣سال ۷۵ در زمان کلینتون تهدید نظامی قوت گرفته بود. در این دوره نیز مانند همیشه کنگره سیاست‌های ضدایرانی را به شدت پیگیر بود. مهمترین فعالیت ضدایرانی در این دوره تصویب قانون داماتو بود. مذاکرات صلح خاورمیانه بخاطر مقاومت فلسطین و لبنان به نتیجه نرسیده بود و آمریکا بخاطر این شکست ایران را مقصر می دانست. 🔹رئیس جمهور هاشمی رفسنجانی معتقد بود بازسازی های پس از جنگ به نتایج خوبی رسیده و حیف است دوباره درگیر جنگ شویم. وی تمایل دشت از طریق مذاکره تهدید را دور کنیم. اما رهبری موافق نبودند و کار درست برای مقابله با تهدید را افزایش آمادگی می دانستند. 🔻همین طور هم شد. توجه به افزایش قدرت دفاعی موجب شد تهدیدات نظامی دولت کلینتون هیچ گاه از حرف فراتر نرود. 4⃣در سال ۷۶ و انتخابات ریاست جمهوری هفتم، در بین مردم این باور بود که جناح راست متمایل به رابطه با آمریکاست و جناح چپ مواضع ضد آمریکایی قوی تری دارد. 🔹در دوران انتخابات، برخی خبرها از پیگیری مذاکره با آمریکا توسط برخی چهره های جناح راست، روی عدم تمایل مردم به ناطق نوری تاثیر داشت. مردم بهیچوجه وجه ارتباط با آمریکا را تحمل نمی کردند. 🔹اما بمحض روی کار آمدن خاتمی و دولت اصلاحات، بخاطر مواضع متفاوت خاتمی، رسانه های خارجی تبلیغاتی را شروع کردند که وانمود کنند دولت جدید به مذاکره با غرب و آمریکا تمایل دارد. حتی برخی جملات خاتمی را دلیل این مدعا می دانستند. 🔹رهبری که بنا داشتند بر حمایت از روسای جمهور و حفظ و تشویق و برجسته ساختن مواضع درست آنان، مواضع خاتمی را اصولی دانستند و گفتند: 🔹«می خواهند با تکرار این قضیه مذاکره و رابطه با آمریکا قضیه ای را که در چشم ملت ایران به دلایل منطقی یکی از زشت ترین چیزهاست، قبحش را از بین ببرند.» ۷۶/۱۰/۲۶ 🔻شاید رهبری پیش بینی کرده بودند که در سال های بعد، تکرار و تاکید روی لزوم تعامل با آمریکا، به مرور روی محاسبات بخشی از مردم تاثیر خواهد گذاشت و اتفاقات بعدی را رقم خواهد زد. 📝 http://eitaa.com/joinchat/3364487185Ca303041715