بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «حدیث سِلسِلَةُ الذَّهَب»         روز یکشنبه، ١۴٠١/٠۴/٠۵ ✍️ مناسبت روز: در ایام سفر اجباری امام رضا (ع) از مدینه به مرو قرار داریم و در روز گذشته عرض کردیم که هر چند که مورخین درباره مسیر حرکت امام اختلاف دارند اما درباره ورود حضرت به نیشابور، مستندات فراوانی در دست است که یکی از این گزارش‌ها، نقل حدیث مشهور و شریف «سلسلة الذهب» توسط امام رضا (ع) در این شهر است، که انشاالله به شرط حيات و توفیق الهی در سخن امروز به تبیین و تشریح این حدیث گرانقدر می‌پردازیم؛ حدیث «سِلسِلَةُ الذَّهَب» حدیث قدسی منقول از امام رضا (ع) در باب توحید و شروط آن است که حضرت این حدیث را هنگام عبور از نیشابور بیان فرمودند و راویان این حدیث همگی امامان معصوم هستند تا به پیامبر (ص) و سرانجام به خداوند متعال می‌رسد؛ به همین دلیل این حدیث را «سِلسِلَةُ الذَّهَب» به معنای «زنجیرۀ زرّین» نامیده‌اند؛ در این حدیث شریف، «توحید» به عنوان حصار محکم برای در امان ماندن از عذاب خداوند دانسته شده، و از ولایت ائمه اطهار (ع) به عنوان شرط ورود به وادی توحید یاد شده است؛ این روایت را بسیاری از بزرگان اهل‌سنت و شیعه نقل کرده‌اند، از جمله «شیخ صدوق» در کتاب‌ «توحید» به شرح ذیل آورده است که اسحاق بن ابراهیم می‌گوید: وقتی امام رضا(ع) در سفر به خراسان به نیشابور رسیدند، پس از آنکه اراده فرمودند به سوی مأمون کوچ کنند، مُحدِّثان زیادی (حدود ٢۴ هزار نفر) جمع شدند، و عرض کردند:‌ ای پسر پیغمبر (ص) از شهر ما تشریف می‌برید و برای استفاده ما حدیثی بیان نمی‌فرمایید؟ پس حضرت فرمود: «شنیدم از پدرم موسی بن جعفر (ع)، و ایشان از پدرشان جعفر بن محمد (ع)، و حضرت از پدرشان محمد بن علی (ع)، و ایشان از پدرشان علی‌بن‌الحسین (ع)، و حضرت از پدرشان حسین‌بن‌علی (ع)، و ایشان از پدرشان علی‌بن‌ابیطالب (ع)، و حضرت امیر از رسول خدا (ص) که فرمودند: شنیدم از جبرئیل که می‌گفت: پروردگار عزّوجلّ فرمود: «کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است‌، پس هر کس داخل آن شود، از عذاب من ایمن خواهد بود» و سپس مَرکب حضرت شروع به حرکت کرد و امام با صدای بلند فرمودند: البته «با شروط آن و «من» یکی از آن شروط می‌باشم»: «اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» [التوحید، ص۲۵] به باور شارحان و مفسران این حدیث، کلمه «لا اله الا الله»، و اقرار و ایمان به آن، موجب سعادت است؛ و در حقیقت همان معنا و مفهوم توحید و اصل ایمان است که مایه سعادت جامعه بشری می‌شود، ولی «توحید» منهای «ولایت»، ناقص و بلکه هیچ است! با این توضیح که، هنگام نصب على ابن ابی طالب (ع) به ولایت در روز غدیر، «آیه اکمال» نازل شد و خداوند فرمود: امروز (با ولایت امیرالمؤمنین) دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام کردم»: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتی...»؛ و قبل از آن نیز در «آیه تبلیغ» به پیامبر چنین خطاب می‌کند: «ای پیامبر آن چه به تو نازل شد «در نصب امیرالمؤمنین به ولایت) به مردم بگو، که اگر آن را تبلیغ نکنی، رسالت خود را با انجام نرسانیده‌ای»: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَه»؛ (مائده/۶٧) لذا امام رضا (ع) در این حدیث نورانی با تأکید روى جمله «أنا من شروطها»، همان آیه اکمال و آیه تبلیغ را یادآوری نموده‌اند که شرط اساسی پذیرش توحید و دین کامل، پذیرش امامت و رهبرى ائمه اطهار (ع) است و بدون پذیرش ولایت آنها، اساساً توحید فرد ناقص و دین او فاقد ارزش واقعی می‌باشد. ✍️ اما شاید این سوال در ذهن برخی عزیزان به وجود آمده باشد که چرا در این حدیث نورانی، امام رضا (ع) مشخصاً پذیرش ولایت خودشان را، شرط پذیرش توحید معرفی کرده‌اند؟ ✅ در جواب به این پرسش، باید عرض کنیم که در زمان امام رضا (ع)، فرقه‌های مختلفی به نام «اهل بیت» فعالیت می‌کردند، از جمله «واقفیه» که در امامت امام کاظم توقف کرده بودند؛ «اسماعیلیه» که شش امامی بودند و اسماعیل فرزند امام صادق را به عنوان امام هفتم پذیرفته بودند؛ «زیدیه» که چهار امامی بودند؛ لذا حضرت، ولایت خودشان را به‌عنوان شرط توحید و اسلام واقعی معرفی نمودند، چراکه هرکس، ولایت و امامت امام رضا (ع) را پذیرفته باشد، عملاً به امامت همه امامان قبل و بعد از ایشان تا امام زمان (عج) اعتقاد دارد و دین او کامل است. https://eitaa.com/ROOZBARG