وسط تابستون بود و تابستونای قم خیلی گرم. اوج فعالیت های فرهنگی مسجد صاحب الزمان(عج) بود و قصد داشتم نوجوونای محل رو یه اردوی نظامی ببرم و حساسیت اردوی نظامی نسبت به اردوهای دیگه خیلی بیشتره. تو خیابون عماریاسر بودم که گوشیم زنگ خورد و یک اتفاق بدی رو به من گزارش دادند که موجب آبروریزی و حروم شدن زحماتمون می شد. مضطرب بودم که یهو عکس 《شهید حجت الاسلام والمسلمین علی اوسطی》روی دیوار یکی از ساختمون های بلند بلوار عماریاسر دیدم. با ایشون عهدی بستم که اگه مشکل ما رو حل کنند، من یادشون رو به نحوی زنده کنم و الآن مختصری از این ولی خدا براتون می نویسم. @roozneveshthayeman