کانال قرآن و عترت علیهم السلام:
این حقیقت اجمالاً در حدیث پر معنى و جالبى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده، مى فرماید: إِنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَ تَعالى إِتَّخَذَ إِبْراهِیمَ عَبْداً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ نَبِیّاً، وَ إِنَّ اللّهَ اتَّخَذَهُ نَبِیّاً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ رَسُولاً، وَ إِنَّ اللّهَ اتَّخَذَهُ رَسُولاً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ خَلِیلاً، وَ انَّ اللّهَ اتَّخَذَهُ خَلِیلاً قَبْلَ أَنْ یَجْعَلَهُ إِماماً، فَلَمّا جَمَعَ لَهُ الأَشْیاءَ قالَ: إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِماماً قَالَ: فَمِنْ عِظَمِها فِی عَیْنِ إِبْراهِیمَ قالَ: وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لایَنالُ عَهْدِی الظّالِمِینَ قالَ: لایَکُونُ السَّفِیهُ إِمامَ التَّقِیِّ
خداوند ابراهیم را بنده خاص خود قرار داد، پیش از آن که پیامبرش قرار دهد.
و خداوند او را به عنوان نبى انتخاب کرد، پیش از آن که او را رسول خود سازد.
و او را رسول خود انتخاب کرد، پیش از آن که او را به عنوان خلیل خود برگزیند.
و او را خلیل خود قرار داد، پیش از آن که او را امام قرار دهد.
هنگامى که همه این مقامات را جمع کرد فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم
این مقام به قدرى در نظر ابراهیم بزرگ جلوه کرد که عرض نمود: خداوندا از دودمان من نیز امامانى انتخاب کن.
فرمود: پیمان من به ستمکارانِ آنها نمى رسد... یعنى شخص سفیه هرگز امام افراد با تقوا نخواهد شد
۳ ـ فرق نبوت و امامت و رسالت
به طورى که از اشارات موجود در آیات و تعبیرات مختلفى که در احادیث وارد شده، بر مى آید کسانى که از طرف خدا مأموریت داشتند، داراى مقامات مختلفى بودند:
۱ ـ مقام نبوت ـ یعنى دریافت وحى از خداوند، بنابراین نبى کسى است که وحى بر او نازل مى شود و آنچه را به وسیله وحى دریافت مى دارد چنان که مردم از او بخواهند در اختیار آنها مى گذارد.
۲ ـ مقام رسالت ـ یعنى مقام ابلاغ وحى و تبلیغ و نشر احکام خداوند و تربیت نفوس از طریق تعلیم و آگاهى بخشیدن، بنابراین رسول کسى است که موظف است در حوزه مأموریت خود به تلاش و کوشش بر خیزد و از هر وسیله اى براى دعوت مردم به سوى خدا و ابلاغ فرمان او استفاده کند، و براى یک انقلاب فرهنگى و فکرى و عقیدتى تلاش نماید.
۳ ـ مقام امامت ـ یعنى رهبرى و پیشوائى خلق، در واقع امام کسى است که با تشکیل یک حکومت الهى و به دست آوردن قدرت هاى لازم، سعى مى کند احکام خدا را عملاً اجرا و پیاده نماید و اگر هم نتواند رسماً تشکیل حکومت دهد تا آنجا که در توان دارد در اجراى احکام مى کوشد.
به عبارت دیگر: وظیفه امام اجراى دستورات الهى است در حالى که وظیفه رسول ابلاغ این دستورات مى باشد.
و باز به تعبیر دیگر: رسول ارائه طریق مى کند ولى امام ایصال به مطلوب مى نماید (علاوه بر وظائف سنگین دیگرى که قبلاً اشاره شد)
ناگفته پیدا است: بسیارى از پیامبران مانند پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) تمام مقامات را داشتند، هم دریافت وحى مى کردند، هم تبلیغ فرمانهاى الهى، هم در تشکیل حکومت و اجراى احکام تلاش مى کردند و هم از طریق باطنى به تربیت نفوس مى پرداختند.
کوتاه سخن این که: امامت، همان مقام رهبرى همه جانبه مادّى و معنوى جسمى و روحانى و ظاهرى و باطنى است.
امام رئیس حکومت، پیشواى اجتماع و رهبر مذهبى و مربى اخلاق و رهبر باطنى و درونى است.
امام از یک سو با نیروى مرموز معنوى خود افراد شایسته را در مسیر تکامل باطنى رهبرى مى کند.
از سوى دیگر، با قدرت علمى خود افراد نادان را تعلیم مى دهد.
و با نیروى حکومت خویش یا قدرت هاى اجرائى دیگر، اصول عدالت را اجرا مى نماید.
۴ ـ امامت یا آخرین سیر تکاملى ابراهیم(علیه السلام) (علیه السلام)
از آنچه در بیان حقیقت امامت گفتیم به خوبى استفاده مى شود: ممکن است کسى مقام پیامبرى و تبلیغ و رسالت را داشته باشد اما مقام امامت در او نباشد، این مقام، نیازمند شایستگى فراوان در جمیع جهات است و همان مقامى است که ابراهیم(علیه السلام) پس از آن همه امتحانات و شایستگى ها پیدا کرد، و این آخرین حلقه سیر تکاملى ابراهیم بود.
آنها که گمان مى کنند: منظور از امامت: تنها فرد شایسته و نمونه بودن است گویا به این حقیقت توجه ندارند که چنین مطلبى از آغاز نبوت در ابراهیم(علیه السلام)بوده.
و آنها که گمان مى کنند: منظور از امامت: سرمشق و الگو بودن براى مردم بوده، باید به آنها گفت: این صفت براى ابراهیم(علیه السلام) و تمامى انبیاء و رسل از آغاز دعوت نبوت وجود داشت و به همین دلیل پیامبر باید معصوم باشد چرا که اعمالش الگو است.
بنابراین مقام امامت، مقامى است بالاتر از اینها و حتى برتر از نبوت و رسالت و این همان مقامى است که ابراهیم(علیه السلام) پس از امتحان شایستگى از طرف خداوند دریافت داشت.