امیرمومنان علیه السلام به اصحاب خود فرمودند من دلم خیلی به حال ابوذر می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب علت را سوال کردند؟
مولا فرمودند آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت از ابوذر برای عثمان به خانهیاو رفتند
چهار کیسه اشرفی به ابوذر دادند ، که با عثمان بیعت کند
ابوذر خیلیناراحت شد به آنها گفت شما دو توهین به من کردید
اول آنکه فکر کردید منعلی فروشم و آمدید من را بخرید
دوم آنکه بیانصافها آیا ارزشمولا چهار کیسهاشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟
اگر تمام ثروت های دنیا را هم جمع کنید با یک تار موی علی عوض نمی کنم و آنها را بیرون کرد ...
امیرالمومنین گریه میکرد و فرمود به خدایی که جان علی در دست اوست قسم، آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی آنها محکم بست سه شبانه روز بود که خانوادهی او هیچ نخورده بودند ...
@roshangar6