💢اشاعه در مجموعه کتب با عناوین 🕳 (بخش ) 📕بررسی و نقد کتاب "قدرت زمان"، نوشته "برایان تریسی" ✍قدرت زمان، کتابی است در راستای بزرگ‌نمایی نقش و اهمیت زمان و القای جایگاه محوری برای آن در تمام شئون زندگانی. به عبارتی هدف نویسنده، القای نوعی جهان‌بینی خاص به مخاطب است؛ جهان‌بینی‌ای که در آن مقوله زمان و مدیریت آن، حرف اول را می‌زند و پایه و اساس همه چیز، کسب موفقیت است. این نوع جهان‌بینی، فرد را به سمت برخورداری از یک زندگی مبتنی بر حداکثر رفاه و لذت مطابق با نظام سرمایه‌داری رهنمون می‌سازد؛ یعنی اشاعه ارزش‌ها و هنجارهای مادی‌گرایانه و فرهنگ مصرف‌گرایی. این رویکرد در لابه‌لای مطالب با ارائه دستورالعمل‌های مستقیم و یا به شکل توصیه‌های غیرمستقیم به مخاطب منتقل می‌شود. با این مقدمه، به بررسی جزئی‌تر محتوای کتاب قدرت زمان می‌پردازیم. ⭕️ استفاده از اصول و مبانی ➖ یکی از شگردهای نویسنده برای تأثیر بر مخاطب و توجیه ادعاهای خود، بهره‌گیری از دانش روانشناسی و اصول و قواعد آن است تا بدین‌وسیله از ‌یک‌سو، پشتوانه‌ای علمی برای سخنان خود ایجاد نموده و از سوی دیگر، جذابیت اثرش را افزایش دهد؛ پوشیده نیست که روانشناسی، یکی از جذاب‌ترین و مقبول‌ترین علوم است که از مقبولیتی جهانی برخوردار است. همین مسئله می‌تواند وزنه و اعتبار علمی کتاب را بالا برده و اشتیاق مخاطب را نیز برای همراهی، دوچندان سازد. بر این اساس، در بخش‌های مختلف کتاب –به تناسب موضوع و هدف- به مبانی و اصول روانشناسی در حوزه‌های مختلف (از روانشناسی مدیریت گرفته تا شخصیت) استناد شده‌، به‌خصوص فصول ابتدایی که به صورت آشکار مورد تأکید قرار گرفته‌است. بهره‌گیری از تکنیک شرطی‌سازی در موارد مختلف(برای مدیریت زمان)، تلقین و تجسم ذهنی، مباحث مربوط به ذهن(ضمیر) ناخودآگاه و کنترل آن، عزت نفس، خودانگیختگی و...،‌ نمونه‌هایی از اصول و مبانی روانشناسی مطرح‌شده در کتاب مزبور است که در راستای توجیه اندیشه‌های القایی و اقناع سریع‌تر مخاطب به کار گرفته شده‌اند. https://goo.gl/FJgsdU ⭕️استناد به سخنان افراد و ➖ از دیگر ترفندهای نویسنده برای جلب اطمینان و اعتباربخشی –غیرمستقیم- به اثر خود، استناد به سخنان افراد مشهور(از اندیشمندان و نویسندگان و شخصیت‌های تاریخی گرفته تا بازیگران و به‌اصطلاح سوپراستارها) و بخش‌هایی از انجیل است(که با توجه به گستردگی دین مسیحیت و تمرکز بیشتر مخاطبان هدف وی در امریکا و غرب، طبیعی می‌نماید). این ترفند با ایجاد پیوند و ارتباط میان محتوای ارائه‌شده و شخصیت مشهور، به صورت غیرمستقیم بر مخاطب تأثیر گذاشته و به نوعی باعث انتقال آن اعتبار و اطمینان به مطلب می‌گردد. @feraghvaadyan