◆◇ یادداشت هشتم ◇◆ ﷽ ◦•●◉✿مبادی‌صلح‌امام‌حسن‌ع✿◉●•◦ 🔸در یادداشت قبل بیان شد که گاهی کوتاهی مردم، سبب پذیرش برخی مصلحتها توسط رهبر جامعه می‌شود. در این یادداشت یک نمونه از تاریخ ذکر می‌گردد: 🔹با وادار کردن حضرت امیرالمومنین علیه السلام به پذیرش حکمیت آن هم در شرایط پیروزی قطعی لشکر امیرالمومنین علیه السلام فرصت یک ساله ای به وجود آمد تا معاویه ملعون توان نظامی خود را به دست آورد. پس از خیانت مسئول مذاکرات یعنی ابوموسی اشعری و عزل حضرت امیر مومنان توسط وی،خوارج به حضرت امیرالمومنین اعتراض کردند که نباید حکمیت را می پذیرفتیم. پس در برابر حضرت صف آرایی کردند. پس از جنگ نهروان-در شرایطی که لشکر حضرت امیرالمومنین به دلیل جنگ با خوارج،یارای جنگی دوباره را نداشتند-معاویه چند هزار نیروی تازه نفس آماده نمود و به شهرهای مختلف حکومت حضرت امیرالمومنین علیه السلام گسیل داشت. لشکریان شام پس از تصرف شهرهای مدینه،بصره،مصر و... با تهدید ساکنان این شهرها را به بیعت با معاویه در می آوردند تا اینکه بسیاری از شهرهای تحت فرماندهی و حکومت حضرت امیر سقوط کرد. و امیرالمومنین در پی آماده کردن سپاه برای باز پس گیری شهر ها بودند که با ادبار مردم رو به رو شدند و در نهایت به دست یکی از خارج به شهادت رسیدند. 🔹حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در این شرایط نابسامان به حکومت رسیدند. ایشان سهم بیت المال مسلمین و حقوق مجاهدین را برای شرکت در جنگ افزایش دادند. و عبید الله ابن عباس را فرمانده نظامی سپاه قرار دادند و برای وی قیس بن سعد را به عنوان جانشین انتخاب نمودند اما عبیدالله بن عباس،فریب معاویه را خورد و به دومیلیون درهم خود را فروخت و کمر لشکر امام را شکست و به دلیل خوی قبیله گرایی مردم،لشکر ۸ هزار نفری او نیز به معاویه پیوست. 🔹یکی دیگر از از عواملی که سبب تضعیف لشکر حضرت شد روحیه شایعه پذیری و نداشتن درک سیاسی و بصیرت سپاهیان امام حسن مجتبی بود. همچنین همه سپاهیان حضرت امامت ایشان را قبول نداشتند. عده‌ای،کوفیان ای بودند که شیعه عراقی محسوب می شدند و فقط به جهت سیاسی، حاکمیت امام را قبول داشتند. و برخی نیز خوارجی بودند که به جهت نفرت از معاویه و برای مقابله با او هم‌پیمان امام شده بودند. بنابراین می توان گفت که امام حسن مجتبی یاری واقعی و گوش به فرمان نداشت تا جایی که در روایتی می خوانیم وقتی در روز قیامت می‌گویند ،«أینَ حَواریُّ حسن بن علی؟» ، در پاسخ فقط دو نفر هستند که یکی از آنان «سفیان بن ابی لیلا« است، همان کسی که بعد از پذیرش صلح، امام را «مُذِلَّ المُومنین»خواند. 🔹در چنین شرایطی یکی از خوارج را تحریک کرده بودند که «معاویه برای امام پیغام صلح فرستاده است» و این موضوع سبب شد که سجاده را از زیر پای امام کشید و امام به زمین خورد و ملعون دیگری ران مبارکه ایشان را مجروح کرد. حضرت مجبور شدند مخفیانه به مدائن بروند و به خاطر حفظ جان خود هر شب جای خواب خود را تغییر دهد. این دوری از سپاه موجب شد،ایشان یاران دیگر خود را نیز از دست بدهند. 🔹در این میان فقط قیس بن سعد یار صدیق امام با لشکر خود باقی مانده بود. حضرت به قیس پیغام دادند که نیروهای خود را برای جنگ با معاویه حفظ کن،هنوز نامه زنده بودن امام را به لشکر نخوانده بود که شایعه شد امام صلح را امضا کرده است در حالی که هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده بود و لشکر قیس نیز پراکنده شد و امام نیروی منسجم نظامی خود را برای ادامه جنگ از دست داد. 🔹نکته آخر اینکه یکی از وظایف مهم امام حفظ جان امام پس از خود است تا سلسله هدایت قطع نشود. اگر بخواهند امام حسن را بکشند، اولین کسی که کشته خواهد شد امام حسین خواهد بود. در واقع امام با پذیرش صلح، علاوه بر حفظ تعداد اندک شیعیانش، امام پس از خود را نیز برای پایه گذاری کربلا و هدایت جامعه اسلامی حفظ نمودند. 🔸حال با چنین شرایطی اگر امام صلح را امضا نمی‌کردند قطعاً توسط افراد خود یا کشته می شدند یا تحویل معاویه داده می‌شدند. 🔸 متاسفانه برخی حضرت امام حسن علیه السلام را صلح طلب می نامند؛ آیا اگر چنین شرایطی نبود حضرت صلح می کردند؟🤔 ✅در اینجاست که معنای واقعی نرمش قهرمانانه را می فهمیم. اما آیا این نرمش قهرمانانه برای مردم کوفه هم قهرمانانه است یا ذلت محض؟ ✍ادامه دارد... 【روشـــــنــا☜حسین محمدی】⇙⇙⇙ http://eitaa.com/joinchat/2852388898C3bcd6d4e0f