🦋sヅᶻ🦋: 😃😀 😂 ●توی هر کس مسئول کاری بود. یک بار خمپاره ای آمد و خورد کنار ... به خودمان که آمدیم ، دیدیم رسول پای راستش را با بسته است. ●نمیتوانست درست راه برود . از آن به بعد کارهای رسول را هم بقیه بچه ها انجام دادند .. ●کم کم بچه ها به رسول شک کردند ، یک شب را از پای راستش باز کردند و بستند به پای چپش . صبح بلند شد ، راه افتاد ، پای چپش لنگید ! از خنده بچه ها رفت روی هوا !! تا میخورد زدنش و مجبورش کردن تا یه هفته کارای رو انجام بده . 😂😂😂 ●خیلی شوخ بود ، همیشه به بچه ها روحیه می داد ، اصلا بدون رسول خوش نمی گذشت. @dokhtaran313 دختران آفتاب 🌹🌹