🔻مطلب اول: «انکسار!». در مصیبت ابالفضل العباس، نام اباعبدالله الحسین با این کلمه گره خورده است: ▪️ مورد اول: وقتی که به بالین برادر مجروح خود (حضرت عباس) آمد. آنجا بود که ندا سر داد: «الآنَ «انکَسَرَ» ظهري و قلّت حیلتي» (الان دیگر کمرم شکست و بیچاره شدم!) ▪️مورد دوم: وقتی که از بالین برادر به خیمه برگشت، نقل شده است که: «رَجَعَ الحسینُ إلی المخیّمِ «مُنکسراً» حزیناً باکیاً یُکفکفُ دموعَه» (حسین با حالت شکسته و گریان به سمت خیمه آمد درحالیکه با آستینش اشک‌هایش را پاک می‌کرد!) ▪️مورد سوم: وقتی که دیگر به خیمه رسید، اینجا دوباره نقل شده است که: «فَبانَ «الانکسارُ» في وجهِ الحسین!». (شکستگی در صورت حسین هویدا بود!) . . . 🔻مطلب دوم: «ابالفضل العباس و جعفر طیّار!». شباهت‌های عجیبی بین حضرت عباس و عموی بزرگوارش حضرت جعفر طیار (علیهما السلام) وجود دارد: ▪️مورد اول: در «شهاد.ت»؛ که هر دو بزرگوار با دستان بریده و فرق شکافته به شهاد.ت رسیدند لذا هر دو هم در صفت «ذوالجناحین» مشترک هستند و در مورد هردو بزرگوار روایت شده است که: «خدا در بهشت به آنها بجای دو دست، دو بال عطا فرموده است!». ▪️مورد دوم: در «مقام و منزلت»؛ که در مورد هر دو بزرگوار نقل شده است که: «یغبطه جمیع الشهداء!» (همه شهداء به مقام این دو بزرگوار غبطه می‌خورند!) ▪️مورد سوم: وقتیکه اباعبدالله الحسین از شهادت برادرش عباس آگاه شد، فرمود: «الآنَ انکَسَرَ ظهری!». این تعبیر را از پدرش امیرالمومنین وام گرفته بود. قبل از ایشان، علی بن ابی طالب هم وقتی از شهادت برادرش جعفر آگاه شد، دقیقا همین جمله را فرمود!. «الآنَ انکَسَرَ ظهری!».