به خدا سوگند، سوگندی که فقط مشیت خداوند را از آن استثنا می کنم، آن چنان نفس خویش را به ریاضت وا دارم، که به یک قرص نان هرگاه به آن دست یابم کاملًا متمایل شود، و به نمک بجای خورش قناعت نماید. و آنقدر از چشمانم اشک بریزم که همچون چشمه ای خشکیده دیگر اشکم جاری نشود.
آیا همان گونه که گوسفندان در بیابان شکم را پر می کنند و می خوابند و یادسته ای دیگر از آنها در آغل ها از علف سیر می شوند و استراحت می کنند، علی هم باید از این زاد و توشه بخورد و به استراحت پردازد، در این صورت چشمش روشن باد که پس از سالها عمر به چهارپایان رها شده و گوسفندان مشغول چرا، اقتدا کرده است.
◀️شرح نامه 45 نهج البلاغه بخش ششم
#روضة_الحسین_کوچه_بیوک_یزد
🕌
@Rozah_hosein🔻
https://eitaa.com/joinchat/1569915295C914b30d911