ضیافت در ضیافت حاشیه نگاری دیدار طلاب با رهبر معظم انقلاب اسلامی [صفحه ۱ از ۲] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸اولین دیدار رمضانی طلاب و فضلا با رهبر عزیز انقلاب، بهانه ای شد تا هر کس از زوایه دید خود هم این ضیافت بیاد ماندنی در ماه ضیافت خدا را روایت کند و هم دیدگاه و ارزیابی خود از جلسه را بیان کند؛ نگارنده نیز به عنوان یکی از طلاب دلباخته ولایت که توفیق شرفیابی در این ضیافت پر روح و ریحان را داشتم، برآن شدم که از منظر یک طلبه دغدغه مند و تا حدودی مطلع از وضع نظامات حوزه، به روایت و ارزیابی این ضیافت ماندگار بپردازم. 🔸روایت دیدار برای هر طلبه ای که گوشی اش زنگ می خورد و خبر دعوت به این ضیافت پرفیض را می شنید، شور و شوق بلاوصفی دست می داد که ماه مهمانی خدا به ضیافت نائب امام زمان عجل الله تعالی فرجه و امام امت دعوت شده است ضیافتی کم نظیر و آغازی برای یک سنتی مبارک انشاء الله. 🔸تدبیر خوبی بود؛ طلاب قمی بلافاصله بعد نماز ظهر و عصر حرکت کردند تا با زبان روزه به دیدار یار وارد شوند. حدود ساعت 5 جلسه کم کم شروع شد مجری آمد و طلبه خوش صدایی را برای مناجات خوانی دعوت کرد، حال و هوای خوبی بود، فاصله بین اتمام مناجات تا طلوع خورشید در جلسه همراه با شعارها و جمع خوانی های پر شور و معنادار جمع مشتاق بود. ساعت کمی از پنج و نیم گذشته بود که تلألوء آفتاب ولایت از پشت پرده های جایگاه شور جمعیت را شعله ور کرد و شعار «صلی علی محمد - نائب مهدی آمد» حسینه را به لرزه انداخت. چشم ها به جمال یار منور شد و امواج به خروش آمده در اقیانوس مهر امام شان آرام گرفت. قاری شروع کرد؛ تناسب آیات با جلسه باور نکردنی بود گویا روح القدس بر قلب او الهام کرده باشد که این آیات باید در این جلسه تلاوت شود:« يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ... يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنَا ... قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَ إِنْ كُنَّا لَخَاطِئِينَ . قَالَ لاَ تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» بله آیاتی که وقتی بعد از سالها برادران یوسف او را شناختند با او اینگونه سخن گفتند؛ او برخلاف میل ایشان حال عزیز و حاکم شده و ایشان محتاج کرامت و لطف او، حال با دیدن عظمت یوسف قاهریت اراده الهی بر تمام اراده ها را مشاهده کردند و او برخلاف شاید انتظار آغوش پرمهر خود را بر ایشان گشود. 🔹روزی که ایشان بعنوان رهبری معرفی شد 50 سال بیش نداشت و امروز رهبری 80 ساله است که نگاه نافذ و دست قدرت او ابرقدرتها را به زانو درآورده و دوست و دشمن علرغم میل باطنی شان به عظمت مظلومانه او گواه اند. و حال کسانی به محضرشان رسیده اند که از لحاظ جنس صنفی با او همرنگ اند و مانند برادران او میمانند که شاهد شوکت او هستند، شوکتی که جلوه ای از شکوت تمام شکوه منجی عالم بشریت است که در عصر ظهور صغری رخ داده است. بعد از قرائت قرآن که جان کلام جلسه بود آیت الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه به تشکر و سپاس و گزارش مختصر برنامه ها پرداخت که حضرت آقا در سخنرانی از آن محور ها ابراز خرسندی و امیدواری کردند. حال مجری تک به تک و نوبت به نوبت طلاب و فضلای جوان خواهر و برادری که از پیش برای ارائه مطالب خود پیش بینی شده بودند را به پشت تریبون دعوت میکرد و هر یک بعد ارائه دیدگاه خود به محضر رهبر مشرف میشدند و ضمن تبرک و دست بوسی لحظاتی استضائه از مرکز نور میکردند. 🔹در میان سخنرانی ها دو نفری از طلاب جوانتر از میان جمعیت برخاستند و درخواست وقت برای صحبت کردند که حضرت آقا متوجه فریاد یکی از ایشان شدند و پاسخ همیشگی اینطور جلسات را فرمودند که «مجری جلسه من نیستم و با مجری هماهنگ کنید.» 🔸دو ساعتی از جلسه گذشته بود ساعت از هفت و سی پنج رد شده بود جمعیتی که دو ساعت فشرده و اغلب دو زانو نشسته بودند هنوز از اشتیاقشان کم نشده بود و بی صبرانه منتظر بودند تا منبع فیض شروع به درافشانی کند و گوهرهای حکمت را در قلب و جانشان بیافشاند، و سرانجام انتظار به سرآمد و پس از اعلام اتمام سخنرانان نسیم رحمت وزیدن گرفت و ابر مهربانی باریدن آغازید و جرعه های حکمت نهال ها و بوته های تازه سر برآورده را آرام آرام سیراب میکرد و گویی دلها از شور و عشق و معرفت و محبت طراوت تازه می یافتند. 🔸حالا ساعت بسرعت میگذشت و چشم ها التماس عقربه ها را میکرد که کندتر حرکت کنند. اما التماس ها بی فایده بود و زمان بیرحمانه طی میشد و حضرت آقا متوجه ساعت بود تا وقت اذان نگذرد و نماز اول وقت فوت نشود. که ناگاه پرسیدند اذان شده و با آمدن جواب آری، همچون همیشه با «والسلام علیکم و رحمة الله». نماز مغرب و عشا به امامت آقا اقامه شد. @rozaneeberarda ادامه 👇