شهادت صیاد شیرازی و روسیاهی تاریخی حسینعلی منتظری
۲۱ فروردین ماه سالگرد ترور ناجوانمردانه سردار دلاور ارتش اسلام شهید صیاد شیرازی است که در سال ۷۸ به دست منافقین کوردل صورت گرفت.
نکته مهم ماجرا این است که طراح عملیات شهادت ایشان، شخصی بنام زهره قائمی بود که از اعضای با سابقه منافقین بود که پس از انقلاب در غائله سال ۶۰ دستگیر و به زندان افتاد، اما جالب این است که در ماجرای هیئت های عفو زندانیان که در سال ۶۵ با اصرار و نظارت آقای منتظری تشکیل شد، با اظهار توبه منافقانه مورد عفو واقع شد و از زندان آزاد شد و در دی ماه همان سال با سازمان منافقین ارتباط گرفته و به عراق اعزام شد و در چند علمیات از جمله چلچراغ و فروغ جاویدان بر علیه کشور شرکت کرده و پس از جنگ هم ترور شهید صیاد را طراحی کرده و در نهایت در سال ۹۲ به دست مجاهدین عراقی به درک واصل شد.
یکی از موضوعاتی که آقای منتظری به بهانه آن برای نظام مساله سازی کرده و در سالهای پایانی عمر شریف حضرت امام خون به دل ایشان کرد، مساله زندانیان و در نهایت اعدام آنان بود که بخش اعظم آن را نیروهای سازمان مجاهدین خلق تشکیل می داد و منتظری با القائاتی که در این باره به او می شد، بر سر این مساله تهمت های زیادی را به نظام روانه کرد که امام خمینی در نامه ۶ فروردین به آن اشاره می نمایند.
منافقین از ابتدای انقلاب غائله های بسیاری را برای انقلاب اسلامی ساختند و در سال ۶۰ هم بطور رسمی وارد فاز مسلحانه بر علیه نظام و مردم شدند و کادر اصلی آن از کشور فراری شده و اعضای آن در کشور به خرابکاری و ترورهای بسیاری دست زدند و پس از ورود رجوی به عراق و استقرار در پادگان اشرف بطور رسمی در جبهه بعث علیه ایران قرار گرفته و نیروهای داخلی شان هم نقش ستون پنجم را ایفا می کردند، تا اینکه در تابستان ۶۷ و پس از اجرای آتش بس در عملیات فروغ جاویدان به غرب کشور حمله کردند و آن جنایات را در اسلام آباد آفریدند، در این برهه امام خمینی هم بخاطر شرارت ها و خیانت های چندین ساله این سازمان علیه ملت مسلمان ایران، طی حکمی تاریخی آنان را محارب اعلام کرد، حکمی که شامل زندانیان این سازمان که در زندان های کشور که احیانا هنوز علقه سازمانی خود را به این گروهک پلید انکار نکردند، هم می شد و بخشی از آنان با تشخیص هیئت های سه نفره که طبق همان حکم امام تشکیل شد، محارب اعلام شده و اعدام شدند.
اما منتظری در این ماجرا با ژست انسان دوستی و حق مدارانه با این حکم به مخالفت برخاست و آن را غیر عادلانه نامید، همان منتظری که تا چند سال پیش منافقین و تجزیه طلب ها را در تریبون نماز جمعه به اعدام محکوم می کرد، و همان منتظری که از خون امثال آیت الله شمس آبادی ها که توسط برادر دامادش به زمین ریخته شده بود، گذشته بود و حتی در ماجرای دستگیری مهدی هاشمی قاتل بر امام و وزارت اطلاعات شورید، حالا دلسوز یک مشت منافق کوردل شده بود.
اما فارق از همه این مسائل که بازگو کردن شان در این مجال نمی گنجد، سرگذشت فردی همچون زهره قائمی به عنوان قاتل شهید صیاد و رفتاری که نظام اسلامی در قبال او داشت، برای روسیاهی منتظری کافی است، چرا که همانگونه که امام در حکم خود تصریح کردند: «
منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می گویند از روی حیله و نفاق آنهاست»، وقتی شخصی همچون زهره قائمی پلید در سال ۶۵ توسط هیئت عفوهای منتظری بخاطر آنچه که منافقانه از خود ابراز کرده است شامل عفو می شود و پس از آن هم در عملیات های فروغ جاویدان علیه کشور اقدام می کند، آن هم به همراه بیش از ۳۰۰ نفر دیگر از عفو شدگان هیئت های عفو که در لشگر منافقین حضور داشتند؛ قطعا افرادی که در تابستان ۶۷ پس از آن همه جنایت هنوز علقه سازمانی خود را انکار نکرده بودند و طبق تشخیص هیئت عفو هم در سال ۶۵ شامل عفو نشده بودند، موجوداتی کوردل تر از زهره قائمی بودند که به حکم اسلام و فرمان ولی فقیه زمان سزایی جز اعدام و مرگ نداشتند.
@shajartooba 🌿