🔰 *گشت ارشاد و مساله ترک فعل* ✍ داود مهدوی زادگان 📌 اکنون که بواسطه وقوع حادثه ای تلخ و غمگین دوباره گشت ارشاد، موضوع گفتگو ها و مناظرات و جدل ها قرار گرفته است، لازم است به مساله ای مهم پیرامون این موضوع اشاره شود. به نظر می رسد که این اندازه هجمه به ساز و کار قانونی گشت ارشاد چندان نا متعارف است. تردیدی نیست که حفظ امنیت اجتماعی در هر جامعه ای اعم از دینی و غیر دینی، اصل بنیادین است. بطوری که باید برای احراز آن، قوانین مربوطه وضع شود. گمان نمی کنم حتی ممالک غربی نسبت به این اصل بی تفاوت باشند و برای حراست از آن، قانون وضع نکنند. جامعه بدون امنیت اجتماعی انسجام خود را از دست می دهد و به هرج و مرج و خشونت کشیده می شود. لذا قانون، ساز و کارهایی را برای تامین انسجام اجتماعی در نظر می گیرد. چنان که گشت ارشاد یکی از این ساز واره ها در جمهوری اسلامی است. گشت ارشاد، قطع نظر از چگونگی و شرایط اجرای آن، امر معقولی است. گشت ارشاد اقدامی پیش گیرانه مقابله با هر گونه اقدام بر هم زننده انسجام اجتماعی و فرهنگی است. بدون شک با تعلیق یا کنار گذاشتن آن دیری نمی پاید که برای مصون ماندن جامعه از بی نظمی و هرج و مرج به پلیس یا گشت صیانت از زنان نیازمند خواهیم شد. پس این اندازه هجمه بردن به اصل گشت ارشاد نا معقول و غیر متعارف است. اما مساله اینجاست که چگونه است که با وجود غیر متعارف بودن، از ناحیه جماعت هایی با آن مخالفت می شود. 📌 البته مقصود از جماعت های مخالف آن دسته از معارضین و براندازانی که بی نظمی اجتماعی را به قصد اسقاط نظام اسلامی تعقیب می کنند یا جریانات سیاسی اقتدارگرایی که به این واسطه دنبال هوادار می گردند یا آن سرمایه داری نو کیسه غیر مولدی که می خواهد ثروت نامشروع خود را آزادانه در محیط های غیر اخلاقی و مبتذل هزینه کند یا سلبریتی که می خواهد تحت هر شرایط اخلاقی و غیر اخلاقی دیده شود و ثروتی کسب کند یا آن دسته بی بند و بارهایی که اساساً نمی توانند در فضای سالم اجتماعی زندگی کنند، مخالفت همگی این گروه ها با مقوله گشت ارشاد کاملا روشن و واضح است. لذا مساله چرایی هجمه غیر متعارف به گشت ارشاد اساساً ناظر به این گروه ها نیست. بلکه مساله معطوف به کسانی است که ضرورت امنیت اجتماعی را باور دارند ولی در هجمه به گشت ارشاد کم نمی گذارند. گاه هجمه شان به قدری افراطی است که مرزی میان آنان با گروه های دسته اول دیده نمی شود. حال، سوال این است که این اندازه هجمه آنان به چه خاطر است. آیا بخاطر آن است که تمام گفته ها و استدلال های شان درست است. مسلماً اینگونه نیست. بسیاری از گفته و استدلال های آنان محکمه پسند و معقول نیست. زیرا غالباً بر پایه احساسات و اخبار کذب و تحلیل های ناقص اظهار نظر می کنند. اما فرضاً که گفته های شان معقول و محکمه پسند باشد، ولی هجمه افراطی و نداشتن ایده جایگزین را نمی توان نفی کرد. به همین خاطر است که این شکل از هجمه بر گشت ارشاد را غیر طبیعی و نا متعارف می دانیم. و دقیقا پرسش این گفتار مربوط به چرایی آن است. 📌 پاسخ نگارنده به این مساله، از هر دو ساحت روان شناختی و جامعه شناختی است. مفهوم کلیدی در این تحلیل که پیوند دهنده هر دو ساحت است، همانا مفهوم *ترک فعل* است. 📌 مسلماً تامین امنیت اجتماعی تنها بر عهده پلیس امنیت اجتماعی و گشت ارشاد نیست. بسیاری از اشخاص و نهادها در ایفای امنیت اجتماعی سهیم اند. سهم برخی از آنها حتی از گشت ارشاد هم بیشتر است. خانواده، همسر، دانشگاه و حوزه، استاد و واعظ و روشنفکر، نهادهای فرهنگی و هنری، نمایندگان مجلس و شوراهای شهری و روستایی، شهرداری ها، مراجع قضایی و آموزش و پروش و غیره، هر یک از اینها در تامین امنیت و انسجام اجتماعی سهمی دارند. لکن سوال اساسی اینجا است که آیا همه این مراجع در انجام وظیفه خود خوب عمل کرده اند که برخی از اعضای آنها بر گشت ارشاد هجمه می آورند؟ در اینجا قصد اتهام خبط و خطا کاری به این گروه های مرجع نیست بلکه آنها را به ترک فعل های گسترده می توان متهم کرد. این اتهام را نمی توان انکار کرد. کدام خانواده و دانشگاهی و حوزوی و روشنفکر و کارگزار فرهنگی و واعظ و نماینده است که بتواند بگوید در تولید امنیت اجتماعی به احسن وجه عمل کرده است؟ اگر نگوییم هیچ کس، عده قلیلی هستند که می توانند چنین ادعایی بکنند. پس، آن دسته از اعضای این گروه های مرجع که به شکل افراطی بر گشت ارشاد هجمه می آورند، حق اینگونه اعتراض را ندارد. چون خود آنها به کم کاری و ترک فعل و انجام وظایف اجتماعی متهم هستند.