نخستین توصیههای آيتالله خامنهای به ائمه جمعه بعد از رهبری
[صفحه 6 از 9]
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
نکتهی دوّم، همین موضوعى [است] که فرمودند: با مردم بودن و ساده بودن و مانند اینها، که البتّه شما [اینجور] هستید؛ اینها چیزى نیست که من بخواهم زیادى روى این قضیّه تکیه بکنم. الحمدلله آقایان غالباً از لحاظ زندگى متوسّطند -البتّه با یک عرضِ نسبتاً عریضى در کیفیّتها، امّا بههرحال همه در آن مجموعهی متوسّط قرار میگیرد- و یک چیز فوقالعادهاى نیست.
منتها برخى از این حفاظتهاى زیادى -که بنده در بعضى از شهرستانها که مسافرت کردم، مشاهده کردم- به اعتقاد ما، هم غیرضرورى است، هم امامجمعه را از مردم دور میکند؛ در یک جاهایى اصلاً حفاظت، هیچ لازم نیست. واقعاً اعتقاد من این است که در بعضى از جاها اصلاً لزومى ندارد امامجمعه حتماً بهصورت یک آدمى که مورد تهدید و مورد خطر است وانمود بشود و محافظینى براى او گذاشته بشوند.
نمیگویم اگر خطرِ واقعى هست، آن خطر دفع نشود؛ معلوم است که حفظ جان عزیزِ آقایان واجب است؛ امّا عرض میکنم مبالغه نشود؛ واقعبینى بشود. اینجور نباشد که اگر حقیقتاً احتمالى یا نیست یا به قدر معقول و مورد اعتنا نیست، ما باز همان ترتیب اثر را بدهیم که گویى انسان یقین دارد که خطر هست. اگر هم واقعاً لازم است حفاظت انجام بگیرد، در آن حدّاقلّ لازم. واقعاً به اندازهاى که ناچاریم و اضطرار و ضرورت است -تُقَدَّر بِقَدَرِها- با قضیّه برخورد بشود؛ به قدر ضرورت و نه بیشتر.
کمااینکه در تأمین امکانات امامجمعه، اعتقاد شخصى بنده این است که امامجمعه به مردم باید متّکى باشد؛ [یعنى همان] رابطهی آخوندىِ سنّتى خودمان با مردم. این بهتر از این است که امامجمعه به مرکز متّکى باشد که از مرکز براى امامجمعه خانه بسازند، از مرکز براى امامجمعه ماشین تهیّه کنند. خب، [اگر] یک وقتى احتیاج و ضرورت هست، یقیناً بایستى این کارها و این پشتیبانیها انجام بگیرد -شکّى نیست- امّا روال عمومى و طبیعى باید همین باشد که امامجمعه مثل یک روحانى معمولى [باشد]. البتّه در بین برادران اهل سنّت، نوع رابطهی مالى آنها با مردم و پشتیبانیهاى مالى از آنها، جور دیگرى است؛ ماها که در بین مردم زندگى میکنیم، ارتباط مالى و ارتباط معیشتى ما با مردم، یک چیز بسیار خوبى است.
بنده بارها این را به دوستان [گفتهام] آنوقتى که بنده مشهد بودم و مراجعات وجوه مردم یا پولهاى مردم را داشتم، عقیدهام همین بود، حالا هم اعتقادم همین است. آن کسى که میآید پولش را و وجوهاتش را به ما که روحانى محل هستیم میدهد، درحقیقت دلش را هم به ما میدهد؛ محبّت خودش را هم به ما میدهد. مردم وقتى روحانى را پشتیبانى مالى میکنند، یک احساس پیوندى میکنند.
بعضى خیال میکنند این چیز بدى است که مردم بیایند به روحانیّون پول بدهند و پشتیبانى مالى بکنند؛ نه، من عقیدهام بعکس است. من معتقدم این یکى از بابرکتترین و بهترین شکلها است که مردم خودشان روحانى را پشتیبانى مالى بکنند. در مورد ائمّهی جمعه هم عقیدهی بنده همین است، که طبعاً همان حالت سادهزیستى و رعایت نظرات مردم، یک مقدارى هم بیشتر تأمین میشود. و نکتهی سوّم هم بالا بردن محتواها.
@rozaneebefarda