تروای فرهنگی پرونده ویژه روزنه پیرامون تطهیر و انتشار اباطیل روشنفکران دین ستیز/یادداشت سوم ماجرای انتشار قانونی یک کتاب کفرآمیز بعد از ۱۵۰ سال! [صفحه ۳ از ۳] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️در بخش پایانی مکتوب اول به علما و روحانیت جسارت کرده و آنان را عامل بیچارگی مردم و عقب ماندگی کشور معرفی می‌نماید: «ای جلال الدوله، تو می‌دانی که تحصیل علم اداره و پولیتیکه در ایران ممکن نیست و لازم است که به فرنگستان سفر نموده، در آنجا تحصیل کرد. آیا این ممکن است. چگونه سفر می توان کرد و چگونه با کفار ملاقات و معاشرت می‌توان نمود. آیا علمای فاناتیک و شارلاتان به این امر راضی می‌شوند. آیا این عقاید پوچ به این عمل فتوی می دهد. کل اهل ایران چنین ظن می‌کنند که در عالم داناتر از ایشان هیچ طایفه‌ای نیست به جهت آن که از علم آخرت، علوم دیگر بی‌فایده و عبث است مکرر از اهل تبریز می‌شنویم که می‌گویند فرنگی‌ها واقعاً در علوم صورته یعنی دنیویه ترقی کلی کرده‌اند، چه فایده در علوم معنویه یعنی دینیه در غفلت و ظلمت می‌باشند. سبب این گونه اشتباهات بیچارگان ظالم ملا و واعظ است.» در مکتوب دوم، آخوندزاده بر تغییر خط که یکی از مهم ترین آرزو هایش بوده تاکید می‌کند و در ادامه به تمسخر احکام اسلامی پرداخته و در در ادامه آن به مکاتب الحادی اسماعیلی نزاری و فرقه چارواکان هندی در ترویج اباحی گری و دنیاگرایی اشاره می کند. در بخش هایی از نامه معجزات الهی و نیز اندیشه مهدویت را زیر سوال می برد. در بخشی از این مکتوب با اشاره به نواب امام زمان این چنین اصل را زیر سؤال می برد: «ببین که بعض عرب خودشان را سفرای امام غائب نامیده، برای جمع کردن خمس و نذر چگونه افسانه ها ترتیب داده اند و اهل ایران هم به افسانه های ایشان چگونه باور می کنند و این افسانه ها را برای خودشان عقاید دینیه قرار می دهند، اولا از تواریخ صراحتا، ثانیا از حالات و روایات خود سفرا و هم از حکایات سایر اشخاص، ضمنا مفهوم می شود که امام حسن عسگری پسر نداشته است و اگر هم داشته است یا در طفولیت وفات کرده است و یا یحتمل بعد از رحلت امام حسن عسگری به امر معتضد خلیفه عباسی به قتل رسیده است، علی ای حال بعضی عیاران و شالاتان و گرگان در لباس گوسفندان به جهت منفعت پنج روزه‌ی خودشان ملت بزرگی را سال های دراز در عقیده باطله، مقید و از شرافت عقل محروم و در ادنی ترین پایه مراتب انسانیت نگاه داشته اند.»(ص77-78) در جایی دیگر از این مکتوب با دوگانه سازی بین دین و علم، علت عقب ماندگی مردم ایران را در پرداختن به آموزه های دینی می داند که آخوند زاده آنها را موهوم و تخیلی معرفی می کند: «برای فهمیدن این مطلب كما ينبغى بر تو لازم است که الکتریسیت را و قانون و مقتضیات آن را دانسته باشی، چه فایده تو و ملت تو نه الکتریسیت را می دانید و نه قانون آن را، شما فقط جهنم را خوب وصف می توانید کرد و جن و شیاطین را خوب می توانید شناخت، چون که وجود آنها خیالی و موهوم است. الکتریسیت که امری ظاهر و در پیش چشم شماست و تمام عالم از آن خبر دار است، شما به دانستن آن اقدام نمی کنید، برای آن چه مصرف دارد الکتریسیت که شما را به بهشت نخواهد برد و از جهنم خلاصی نخواهد داد برای شما امر آخرت لازم است و بس که بلکه به طوری خودتان را به بهشت انداخته مستجاب شدن این دعای قنوت را که و زوجنا من حورالعين است، با چشم خودتان ببینید و به آرزوی خودتان برسید و کام دل حاصل بکنید. دیگر بس است، تا کی در دل خیالات بیهوده و بی فایده خواهید افتاد.»(ص103) مکتوب سوم کتاب آخوندزاده هم به طور کلی شامل حمله به عزاداری و سوگواری اهل بیت علیهم السلام است که وجاهت و پیشینه آن را زیر سؤال برده و به نوعی از بدعت‌های منتسب به شاهان صفویه عنوان کرده و مایه افزایش غم و نیز فریفتن مردم معرفی می‌کند.(ص108-109) در ادامه این مکتوب به روایت ولادت حضرت سیدالشهدا اشاره کرده و با ادبیاتی زشت و گستاخانه به این روایات حمله می کند.(ص110) در پایان کتاب، ملحقاتی آورده شده که شامل برخی از نامه‌های آخوندزاده درباره کتاب مکتوبات است که در نسخه‌های مختلف به این کتاب افزوده شده است و در این بخش هم ادبیات دین ستیزانه آخوندزاده مشهود می باشد. ▫️با انتشار رسمی و قانونی چنین اثر موهنی بعد از ۱۵۰ سال، جای طرح این سوال باقی است که چه تفکری و با چه توجیهی مجوز انتشار رسمی این کفریات در عصر جمهوری اسلامی را صادر کرده است؟ آیا متولیان چنین خطایی نبایست توسط علمای دینی و عموم مردم مؤمن و انقلابی کشور مورد بازخواست قرار گیرند؟! وظیفه نهادهای نظارتی در قبال این وقایع ضدفرهنگی و احیای ادبیات ضد دینی چیست؟ از نخبگان و فرهیختگان متعهد دانشگاهی و حوزوی انتظار داریم در مواجهه عالمانه و بهنگام با این پدیده مرموز، پیشگام شوند. @rozaneebefarda