استقبال رسانه منحوس ملکه از اظهارات غیرقابل دفاع و نادرست آقای پیرامون   @rozaneebefarda 🔻🔻🔻   بار اول نیست که رسانه فتنه انگیز  با رصد دقیق اظهارات حوزویان، به صید سوژه برای تضعیف روحانیت اصیل و اسلام ناب دست می‌ زند. اینبار اما ماجرا کمی متفاوت است؛ یاسر میردامادی نویسنده پیشین و ضدانقلاب ، با دقت نظر، سخنان یکی از حوزویان جوان پیرامون لباس روحانیت را بهانه ای برای تئوریزه کردن خلع لباس روحانیت شیعه قرار داده است!   در یادداشت «ماجراهای دین و فلسفه؛ اسلام‌های سیاسی و 'خلع لباس پیامبر'» به تاریخ 25 آذر 1398، ضمن لجن پراکنی علیه اسلام سیاسی و تکرار مدعاهای دروغین در مورد کاهش اعتماد عمومی به روحانیون، در تیتری با عنوان «روحانیان علیه لباس روحانیّت» به سخنان آقای محمّدتقی اکبرنژاد، پرداخته و چنین نوشته است:👇 🔴محمّدتقی اکبرنژاد، مدیر «مؤسسه فقاهت و تمدن سازی اسلامی» در قم، اخیرا در مصاحبه‌ای‌ با خبرگزاری ایکنا استدلال فقهی کرد که لباس روحانیّت «لباس پیامبر» نیست. استدلال اصلی اکبرنژاد، که خود در لباس روحانیّت است، این بود که پیامبر لباس متفاوتی از مردم زمان خود نمی‌پوشید و از آن‌جا که لباس روحانیان امروزه متفاوت از دیگر مردم است این لباس، هر چه که باشد، «لباس پیامبر» نیست. از نظر او لباس روحانیّت اگر «لباس شهرت» نباشد دست‌کم لباسی متمایز از دیگران است و پوشیدن لباس متمایز، اگر «حرام» نباشد، از نظر شرعی توصیه هم نشده است. «لباس شهرت» اصطلاحی فقهی در باب لباس «نامشروع» است و به لباس‌هایی اشاره دارد که موجب انگشت‌نما شدن فرد در جامعه می‌شود و از این رو پوشیدن آن از نظر فقهی «حرام» قلمداد می‌شود. رأی اکبرنژاد در حلقه‌های حوزوی اعتراض به پا کرد. اکبرنژاد اما از رأی خود عقب ننشست و در مناظره‌ای با یکی دیگر از روحانیان از رأی خود دفاع کرد. او بعد از مصاحبه و مناظره‌اش‌ در یادداشتی به این نکته اشاره کرد که پس از طرح نظریه «لباس روحانیت لباس پیامبر نیست» پیام‌های هم‌دلانه‌ بسیاری از سوی خانواده‌ روحانیان دریافت کرده است. با این حال اکبرنژاد با این پرسش مکرّر مواجه شد که اگر از نظر او «لباس روحانیّت لباس پیامبر نیست» چرا خود او همچنان در این لباس است. در پاسخ به این پرسش او در یادداشت دیگری توضیح داد که تغییرات در جامعه مذهبی باید به تدریج رخ دهد. او پیشنهاد کرد که در میان روحانیان «در آغاز باید دو لباسه بودن را جا بیندازیم» و اشاره کرد که او خود نیز گاهی بدون لباس روحانیّت بیرون می‌رود بحث شرعی در باب لباس روحانیّت گرچه بحثی رایج در میان روحانیان نیست و در گذشته هم نبوده اما کاملا هم بی سابقه نیست. پیشتر احمد قابل، مجتهدی که خود روزگاری در لباس روحانیّت بود، پوشیدن آن را «مکروه» می‌دانست. استاد تاریخ دانشگاه تهران، که خود روحانی است، نیز از یک روحانیِ از-لباس-در-آمده در دوره «متحد الشکل کردن لباس» در عصر رضا شاه یاد می‌کند که در کتابی استدلال کرده بود لباس روحانیت «لباس پیامبر» نیست و بهتر است روحانیان آن را کنار بگذارند ــــ کاری که البته رضا شاه در مورد اکثر روحانیان با اجبار انجام داد. از این گذشته، در گذشته نه چندان دور مجتهدان ناموری وجود داشتند که خود مختارانه هیچ گاه به لباس روحانیّت در نیامدند و با این حال جایگاهی برجسته در میان روحانیان یافتند، مانند میرزا جهانگیرخان قشقایی (استادِ سید حسن مدرّس، آقا ضیاء عراقی، آیت‌الله بروجردی، رحیم ارباب و حسنعلی نخودکی) و نیز رحیم ارباب (استادِ جلال‌الدین همایی، بهشتی، مفتح و عبدالجواد فلاطوری). میرزا جهانگیرخان و شاگردش رحیم ارباب هر دو تا آخر عمر کلاه پوستی به سر می‌گذاشتند و نه عمّامه. صرف نظر از بحث نظری در باب مشروعیّت یا عدم مشروعیّت پوشیدن لباس روحانیّت و نیز صرف نظر از نمایندگی یا عدم نمایندگی این لباس از «لباس پیامبر»، در عمل به ویژه پس از انقلاب روحانیان بسیاری برای زندگی عادی و کم دردسر در میان مردم، فقط در مکان‌های مذهبی و رسمی لباس ویژه صنف خود را می‌پوشند و در باقی ایام با لباس عادی در میان مردم ظاهر می‌شوند. به این عدّه در اصطلاح غیر رسمی حوزوی «دو زیست» می‌گویند و یا به تعبیر اکبرنژاد «دو لباسه». حوزه‌های علمیّه در ایران اما این وضعیت را به رسمیّت نمی‌شناسند و برخی امتیازهای حوزوی را صرفاً به کسانی اختصاص می‌دهند که به اصطلاح رسمی «تلبّس دائم» داشته باشند، یعنی لباس صنف خود را همیشه حتی در مکان‌های عمومی نیز بپوشند 🔻متن کامل یادداشت تخریبگرانه رسانه ملکه در پیوند ذیل قابل دسترسی است: https://www.bbc.com/persian/iran-features-50799848   @rozaneebefarda