نقد اظهارات جنجالی در مورد [صفحه۲از۳] 🔸در مبحث کنونی نیز موضوع حکم شرعی که در عرف به «انتقام سخت» معروف شده، در حقیقت «قصاص» نیست، بلکه «جهاد» است. 🔹توضیح آنکه دولت آمریکا سرزمین‌های اسلامی را با تمسک به قتل مسلمانان و به استضعاف کشیدن آنان اشغال کرده است. بنابراین جهاد بر مسلمانان واجب است تا کفار را از هجوم بر بلاد مسلمانان باز دارند و از کیان اسلام و جان مسلمانان حفاظت کنند. [جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام؛ ج‌21، ص46] 🔹نباید اشکال شود که آمریکا با مسلمانان عراق هم‌پیمان است و باید رفتاری مسالمت آمیز با آنان داشت، زیرا می‌گوییم آنان با ترور مسلمانان از پیمان خارج شده‌اند. 🔹بنابراین هنگامی که آمریکا جنگ را آغاز می‌کند ما در مقابل تعرض او، موظف به جهاد دفاعی هستیم. این جهاد تا زمانی ادامه پیدا می‌کند که از فتنه‌انگیزی و فساد دست بردارند.لذا قصاص سرداران و سربازان‌مان، جزء کوچکی از عملیات جهاد است: (وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ بَصير) [انفال/39؛ همچنین: بقره/193] 🔹از همین رو وقتی یهودیان مدینه پیمان شکنی کرده با مشرکان هم‌دست شدند، پیامبر اکرم (ص) بر آنان یورش برده و فتنه هر کدام را به نحوی خاموش کردند. مهم‌تر از همه، بنی قریظه بود که در نهایت مردانشان کشته شده و زنانشان به اسارت در آمدند و اموالشان به غنیمت گرفته شد. [فروغ ابدیت، ص689-700] 🔸2- بر فرض بپذیریم که پاسخ به ترور شهید سلیمانی، از لحاظ فقهی قصاص است. اما نمی‌توان پذیرفت که در چنین موردی عفو از قصاص برتر باشد. زیرا برتری عفو حکمی اخلاقی است که تنها در شرایطی که تأمین کننده کمال حقیقی باشد، ارزش اخلاقی دارد. توضیح آنکه: اولا برتری بخشش و جود و احسان بر قصاص و عدالت، تنها در حقوق شخصی قابل تصور است نه حقوق اجتماعی. هر کسی می‌تواند از حق خود بگذرد و مجرم را ببخشد. اما هنگامی که حق مردم ضایع می‌شود، باید با اجرای عدالت حق را به حق‌دار بازگرداند. به همین خاطر امیرمؤمنان (علیه السلام) در امور اجتماعی عدالت را بر جود و احسان ترجیح داده، سیاست اصلی و عمومی نظام اسلامی را اجرای عدالت دانسته‌اند: «الْعَدْلُ‏ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا وَ الْعَدْلُ‏ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا»؛ عدالت امور را در جاى خود قرار مى‏دهد، و جود آنها را از جايگاه خود بيرون مى‏برد. عدل حافظ عموم است، و جود سود بخش به عده‏اى خاص. پس عدالت شريف‌تر و برتر است. [نهج البلاغة، ص553] 🔹از امیرمؤمنان (علیه السلام) در توصیف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) چنین نقل شده: «كان لا يغضب للدّنيا فإذا أغضبه الحقّ لم يعرفه أحد و لم يقم لغضبه شي‏ء حتّى ينتصر له‏»؛ پيامبر براى دنيا خشمگين نمى‏شد؛ و چون حقّ او را به خشم مى‏آورد، هيچ‏كس دیگر پیامبر را نمی‌شناخت؛ و مادامی‌که حق را پیروز نمی‌کرد، کسی را یارای ایستادگی در برابر خشم او نبود. [إحياء علوم الدين، ج‏9، ص100؛ المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، ج‏5، ص303] عایشه در وصف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) می‌گوید: «لا انتقم لنفسه في شي‏ء يؤتى إليه حتى تنتهك حرمات الله فيكون هو ينتقم له.» حضرت برای ظلمی که به خودش شده بود، هرگز انتقام نگرفت؛ مگر اینکه حرمت حدود الهی رعایت نمی‌شد، که در این صورت برای رضای خدا انتقام می‌گرفت. [الطبقات الکبری، ج1، ص276] 🔸با این توضیح اگر سیره اخلاقی پیامبر در برخورد با مرتدان، معاندان و منافقان را واکاوی کنیم خواهیم دید که هر جا اساس و بنیان دین هدف قرار می‌گرفت، رفتار پیامبر متعصبانه و انعطاف‌ناپذیر بود. کاش در کنار بخشش وحشی (قاتل حضرت حمزه) سایر موارد نیز مورد مطالعه قرار می‌گرفت: پیامبر در فتح مکه برخی را مهدور الدم خوانده به مسلمانان فرمان دادند هر یک از آنان را که یافتند، بکشند. از جمله می‌توان این افراد را نام برد: عبدالله بن سعد بن ابی‌سرح، عبدالله بن هلال بن خطل و دو کنیز او که پیامبر را هجو می‌کردند، مقیس بن حبابه، حویرث بن نقیذ، ساره، کعب بن اشرف و عصماء بنت مروان. [برای شرح حال آنان رک: سیره تربیتی اخلاقی پیامبر در مواجهه با خطاکاران، ص123-136] @rozaneebefarda ادامه 👇