مروری بر غلط‌های تاریخی یک ژورنالیست اعتدالگرا نقد یادداشت محمد مهاجری در کتاب «هادی‌نامه» [صفحه 9 از9] علاوه بر این ارتباط آقای با ساواک نیز مدت‌ها قبل از سال 56 و 57 برقرار بوده است به گونه‌ای که پس از دستگیری امام؛ با ساواک ارتباط برقرار می‌کند و پیشنهادات خود را برای رهایی از فشارهای مردمی و موضع نگرفتن علیه رژیم پهلوی مطرح می‌کند. به سند زیر توجه کنید: « آیت‌الله شریعتمداری به طور محرمانه پیشنهادات زیر را به ساواک نموده که یکی از آن‌ها عملی شود: خانه وی (در) محاصره قرار گیرد و اجازه رفت و آمد داده نشود. به نام ملاقات با به تهران حرکت و چند روزی مخفی شود. به مشهد یا حضرت عبدالعظیم تبعید شود. ظاهرا دلیل پیشنهاد بالا را خلاصی خود از جواب‌گویی به مراجعین و رفع تکلیف وانمود می‌کند و می‌گوید در غیر این صورت مجبور به هم‌دردی با خمینی خواهد بود...»‏(نهضت امام خمینی، سیدحمید روحانی، 1393، ج 1، ص 668) هم‌چنین او از ابتدای نهضت نیز نه تنها مخالف تضعیف شاه بود بلکه آن را موجب تضعیف دین می‌دانست که تاریخ سند این مطلب به 16خرداد1343 بازمی‌گردد. شریعتمداری تا سال 1357 و نزدیکی پیروزی انقلاب اسلامی نیز این عقیده منحط خود را حفظ نمود و تا آخرین لحظه مخالف براندازی رژیم پهلوی بود. او در ملاقات 1357/7/1 (حدود چهار ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی) گفت: «سلام مرا به پیشگاه برسانید و به عرض برسانید که اعلیحضرت اطمینان داشته باشند همان مشکلاتی که امروز ایشان دارند ما هم داریم. من آرزو دارم که اعلیحضرت در مقابل این مشکلات تحمل و شکیبایی بیش‌تری داشته باشند تا مشکلات بر وفق مراد ایشان و در جهت مصلحت مملکت حل شود... من صریحا گفته‌ام تمام تلاش من برای است... من به آن جهت به قانون اساسی تکیه می‌کنم که بتوانم درباره حفظ تاج و تخت و مملکت بهتر تلاش کنم و بیش‌تر موفق باشم.» 🔶سخن آخر تقدیر از شخصیت‌های برجسته دینی و ملی وظیفه‌ای همگانی است و کتاب می‌توانست قدمی مثبت در راه ارج‌گذاری نسبت به تلاش‌های مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین خسروشاهی باشد اما استفاده از یادداشت‌هایی بی ربط به شخصیت و زندگانی آن مرحوم و به قلم افراد کاملا ناآشنا و بی ربط به مسلک فکری و مرام رفتاری ایشان، که بیش‌تر جنبه ژورنالیستی دارد تا وجهه علمی، غرض است! همچنان که کم‌دقتی گردآورنده در پذیرش یادداشت‌های این‌چنینی باعث می‌شود نه تنها هدف ارج گذاری به مرحوم خسروشاهی محقق محقق نشود، بلکه به ضد آن تبدیل شود. بدیهی است عرصه تاریخ؛ عرصه‌ای حساس است و نمی‌توان با شعارهایی نظیر «آزادی بیان» و «گردش اطلاعات» و... اجازه تحریفات آشکار تاریخی و ترویج غلط‌های فاحش را داد و حافظه تاریخی ملت را به بازی گرفت. امید است جامعه علمی با انگیزه و همتی بالاتر در تقدیر از معالم علمی و فرهنگی و اجتماعی اسلام بکوشد. گفتنی است این یادداشت گزیده مقاله علمی مفصلی است که نگارنده با ذکر شواهد و مستندات مربوطه، و بررسی سایر اغلاط و تحریفات مقاله مورد نقد، به تحریر درآورده و انشاءالله به زودی در یکی از نشریات تخصصی تاریخ معاصر ایران منتشر خواهد شد. @rozaneebefarda